loading...

زینمات

صحبت با دیگران را گفت و گو، صحبت با مافوق را گزارش، صحبت با رهبران و زیردستان را آموزش و صحبت با خدای متعال را دعا می گویند. خدا از ما می خواهد که با او صحبت کنیم، چه چهره بزرگی، چه با شکوه. دعا فقط برای این نیست که در مواقع نیاز و گرفتاری از خدا بخواهیم، بلکه روح خود را به سوی خدا معطوف کنیم: «پروردگارا، قلب من به سوی تو می شود».
مهمترین چیز در دعا این است که بخواهید دل خود را به روی خدا بگشایید، به خدا نزدیک شوید و حضور خدا را تجربه کنید. معنای واقعی دعا در روح القدس، به نام پسر عیسی، برای بیان احترام، ستایش، سپاسگزاری، توبه، گوش دادن، اطاعت و دعای ما به خدای پدر است.
دعا حق منحصر به فرد مسیحیان است ما می توانیم در هر زمان و هر مکان اراده خود را به خدا از طریق دعا ابراز کنیم و قدرت و عشق او را نسبت به خود احساس کنیم. از طریق دعا، می‌توانیم در نبرد روحانی خود پیروز باشیم؛ از طریق دعا، می‌توانیم تغییر معجزه آسای خداوند را در زندگی خود تجربه کنیم.دعا یکی از اساسی ترین باورهای زندگی مسیحی است. اما در زندگی نماز، بسیاری از مردم اغلب دچار سردرگمی می شوند: چگونه باید نماز بخوانم؟ نماز من به چه معناست؟ آیا خداوند دعای مرا می شنود؟ برخی از برادران و خواهران نیز هستند که به دیگران که نماز خواندن را می دانند بسیار غبطه می خورند و در دل خود احساس اضطراب می کنند، اما نمی دانند چگونه باید نماز بخوانند. آیا هنگام دعا باید به چیزی توجه کنیم؟ و به همین ترتیب، این سوالات بسیاری از برادران و خواهران را به دردسر می اندازد. ما امروز در مورد این اطلاعات صحبت خواهیم کرد.

دعا بر این باور است که خداوند در دنیا حضور دارد و به حوائج مخلوقاتش اهمیت می دهد و به نفع آنها عمل می کند. این حضور شخصی خداوند پاسخی را می طلبد. این پاسخ می تواند اشکال مختلفی داشته باشد، از درخواست های پرشور (مزمور 74) تا اعتراضات ناامیدانه (ایوب 31: )، از استدلال های تقریباً بی احترامی (پیدایش 18: 23-33) تا صلح اعتماد به حمایت خدا (مزمور 23: 27: 34:)، از احترام، ستایش و شکرگزاری (اول تواریخ 29:10-19) تا توبه فروتنانه (اول تواریخ 27:17، مزمور 51:). البته هر چقدر هم که شکل دعا تغییر کند، نماز همیشه توکل به خدای مهربان و تکریم از خداوند متعال است. این خصوصیتی است که در دعای عیسی می بینیم که اعتماد مطلق به خداست. ارتباط عیسی با خدا مانند ارتباط فرزند با پدر است. کلیسا توسط عیسی مسیح نجات یافت و ایمان عیسی به خدا را به ارث برد.

1. نماز چیست

اگر چه دعا یک امر بسیار مهم و طبیعی در زندگی مسیحی است، اما اگر بخواهید بپرسید «دعا چیست»؟ واقعا جواب دادن به آن آسان نیست. تعریف دعا بدون تجربه شخصی دشوار است، فقط از طریق تجربه شخصی است که انسان می تواند بداند نماز چیست و چگونه نماز بخواند. با این حال، لازم است در مورد مفهوم نماز صحبت شود. هر تعریفی از دعا باید یک عامل مشترک داشته باشد که باید بدانیم: نماز عملی است برای رساندن ذهن انسان به عالم الهی. بنابراین، دعا بخشی ضروری از فعالیت‌ها و رشد معنوی مسیحی ما است.

دعا یک تعریف بسیار کلاسیک دارد: دعا «صحبت با خدا» یا «گفتگو با خدا» است. از زمان پدران باستان، چنین کلماتی برای توصیف دعا به کار رفته است. برای چنین مفهومی، عبارات بسیار خاصی در کتاب مقدس وجود دارد، مانند چانه زنی بین ابراهیم و خدا که در کتاب پیدایش ثبت شده است (پیدایش 18:23-33 [1] )؛ گفتگو بین خدا و ایوب (ایوب 38: -42 :). در عهد جدید عیسی با اراده پدر در کوه زیتون مبارزه کرد (لوقا 22:41-44 [2] ). از این تعریف می توان به حقیقت توجه محبت آمیز خداوند به مردم و تمایل او به شنیدن خواسته های مردم پی برد.

تعريف ديگر دعا اين است: «دعا معراج قلب يا روح ما به سوي خدا و اقامت عابدانه با خداست.» اين تعريف توسط بسياري از متكلمان در تاريخ كليسا پذيرفته شده است. در عهد عتیق "اول سموئیل" فصل 1 آیه 15 یک بار ذکر شده است "دل خود را به حضور خداوند بریز." مزمور 42:1: "ای خدا، قلب من برای تو آرزو می کند، همانطور که آهو مشتاق آب است." مزمور 25 :1 می‌گوید: «خداوندا، قلب من بر توست.» در کتاب مقدس اسکاتلندی به این صورت ترجمه شده است: «خداوندا، قلبم را به سوی تو بلند می‌کنم.» همچنین به عنوان «روح را بلند کن». تأکید از این تعریف از دعا، قدوسیت خداوند و کمال همه جانبه خداوند است که انسان به دنبال یکی شدن با آن است. دعا، اعتلای روح مسیحی برای نزدیک شدن به خدا از طریق شکرگزاری، فداکاری، امید و عشق و لذت بردن از استراحت است.

سومین تعریف دعا، اراده و ابراز محبت خداوند، پذیرش و استجابت محبت خداوند است. این تعریف تأکید می کند که دعا اطاعت از اراده خداوند و پاسخ به محبت خداوند است.بنابراین، از طریق دعا، ما می توانیم قدرت انجام اراده پدر آسمانی خود را به دست آوریم. دعای خداوند عیسی در باغ جتسیمانی چنین است.

انگیزه و محتوای دعا

نماز باید دارای انگیزه ها و مضامین زیادی باشد، برخی انگیزه ها مورد رضایت خدا نیست و برخی انگیزه ها مورد رضایت خداست. اگر انگیزه و محتوای نماز را بدانیم، مطمئناً می توانیم نماز را صحیح تر بخوانیم.

دعا می تواند با تکریم، ستایش و شکرگزاری یا با اقرار، استغاثه و استغفار باشد.

دعای تکریم، حمد و شکر معطوف به تسبیح خداوند است. این گونه دعاها بیانگر عشق و ارادت انسانی ما به خداوند است. دعای اقرار و استغفار و استغاثه بیان مستقیم تری از نیازهای انسان است و البته این گونه دعاها برای جلال خداوند است. از دو انگیزه دعا که در بالا ذکر شد، عشق به خدا و امید به دعای ما اول است و این اساس دعای ماست و دعای مناجات برای وجود انسان در دنیا مناسب ترین است. این گونه دعاها توکل ما به خداست که بدانیم به تنهایی نمی توانیم وجود داشته باشیم، برای وجود به لطف خداوند نیاز داریم.

دعای مسیحی توجه فرد را بر وابستگی کامل به خدا متمرکز می کند، که عامل بسیار مهمی در ایمان ما است. دعای تکریم و دعای تضرع دو صورت مجزا از دعا نیستند، دعا برای هدیه عشق الهی، دعا برای ظهور ملکوت آسمان و دعا برای انتشار نام خدا در نهایت برای جلال خداوند است. حتی دعا برای نیازهای دنیوی ما می تواند و باید برای جلال خدا و ملکوت بهشت باشد، مثلاً غذا، پوشاک، سرپناه و مسافرت مورد نیاز ما در واقع برای جلال خداوند است، زیرا ارزش های دنیوی نیز هستند. برای خدمت ما به خدا لازم است.

دعا برقراری رابطه صمیمی بین مسیحی و خداست. از این منظر باید تمام زندگی خود را در نماز وقف آن کنیم. همه نگرانی‌ها، رضایت‌ها، ترس‌ها، شادی‌ها و ... باید بخشی از گفتگوی ما با خدا باشد. در این نوع دعا می توان این توانایی را به دست آورد که از هر چیزی فاصله ای معین داشته باشیم و با نگرشی بسیار عینی و آرام به این امور نگاه کنیم. رساندن امور به خدا در دعا نیز به این معناست که ما در گذراندن روزهای سخت تنها نیستیم، بلکه در ارتباط نزدیک با خدا هستیم. و ما می توانیم با قرار دادن آینده خود در خدا یک قدم جلوتر برویم.

باید به یک نکته توجه کنیم: دعای مسیحی برای مقابله شجاعانه با مشکلات نیست، بلکه برای پناه گرفتن از خداوند است، بنابراین دعا جایگزین اعمال و تلاش شخصی ماست، نباید فکر کنیم که کمی به موفقیت رسیده ایم. من به خودم افتخار می کنم، فکر می کنم به خاطر کاری است که می توانم انجام دهم. علاوه بر این، باید توجه داشته باشیم که اگر به جای تلاش های عملی شخصی خود، از دعا برای حمایت از خداوند استفاده کنیم، مانند: هنگام امتحان، فقط از دعا استفاده می کنیم بدون اینکه کاملاً برای امتحان آماده شویم، که در واقع چنین است. عمل بی مسئولیتی است و این گونه دعاها مورد رضایت خداوند نیست. پس باید به انگیزه و محتوای نمازمان توجه کنیم.

شکل دعا

نماز صورت دارد، نماز نیاز به صورت دارد و صیغه نماز نباید ثابت باشد. صورت های نماز را می توان به صورت های درونی و بیرونی، صورت های شخصی و عمومی، صوری و غیر رسمی و نیز نماز تشریفاتی و غیر تشریفاتی تقسیم کرد.

دعا در باطن آن دعای دل است، ملاقات قلب ما با خدا، سکونت روح ما با خدا. دعای پاک درونی نیازی به کلام بیرونی ندارد، فقط باید فکری در دل داشته باشد، از کلمات دل استفاده کرد، مراقبه یا تدبر کرد. بنابراین این نوع دعای درونی لزوماً برای دیگران قابل رویت نیست، نباید فکر کنیم کسی که در هنگام نماز صدا ندارد با بی نمازی یکی است یا کسی که در هنگام نماز بلند نیست معنوی نیست. زیرا دعا ارتباط درونی روح با خداوند است.

اشکال بیرونی دعا از طریق کلمات شنیدنی و حرکات و مناسک قابل مشاهده بیان می شود. اگر این دعا درست و مورد رضایت خداوند باشد، این صورت ظاهری دعا در واقع شامل شکل درونی دعا یا حداقل بیداری اراده دعا در درون است. با این حال، اگرچه دعا اساساً ارتباط بین روح و خداوند است، اما نمی‌توانیم اشکال بیرونی دعا را نادیده بگیریم و آنها را تحقیر کنیم، مثلاً وقتی همه با دعای پروردگار دعا می‌کنند، باید از صداهای شنیدنی نیز استفاده کنند تا خود و دیگران را برادر و برادر کنند. خواهران طنین دارند، به طوری که همه می توانند به یکدیگر کمک کنند و الهام بخش باشند. دلیل دیگر ضرورت این امر این است که انسان یک وحدت ذهن و بدن است و دعا در ذهن به طور طبیعی منجر به عبارات بیرونی مانند اشارات، کلمات ثابت و تشریفات می شود و به نوبه خود زبان و شکل خارجی را نیز باز می گرداند. میل و الهام ما برای دعا.

نماز شخصی و نماز عمومی باید مکمل یکدیگر باشند. هر فردی هم هستی فردی است و هم هستی اجتماعی. اعتقادات و عشق یک شخص به خدا، انتخاب های شخصی اوست و هرکس نیازهای شخصی خود و دعوت شخصی خود را برای تسبیح خداوند دارد. به همین دلیل است که عیسی گفت: "هنگامی که دعا می کنید، به اتاق درونی خود بروید، در را ببندید و به پدر خود که در نهان است دعا کنید، و پدر شما که در نهان می بیند به شما پاداش خواهد داد" (متی 6:6).

دعای جمعی یا همگانی بدون مراقبه و دعای هر فردی نمی تواند ادامه یابد و توسعه یابد، به همین ترتیب، نماز فردی نیز به حمایت جامعه نیاز دارد و افراد می توانند از نماز عمومی الهام و معنویت بگیرند. در زندگی مذهبی و نماز خود تنگ و یک طرفه می شوند. به همین دلیل است که خداوند ما عیسی مسیح شاگردان خود را تشویق می کند که با هم دعا کنند: "زیرا هر جا دو یا سه نفر به نام من گرد هم آیند، من در میان آنها هستم" (متی 18:20).

دعای غیررسمی عموماً به دعای خود به خودی در هر زمان یا هر مکان اطلاق می شود، این نوع دعا بر اساس الهامی که در یک لحظه خاص داده می شود، کلماتی را که باید خوانده شود انتخاب می کند، دعای آزاد و غیر معمولی است. به اصطلاح دعاهای رسمی، دعاهایی هستند که وارث تجربه معنوی غنی افراد سنتی، مقدسین و افراد دیگر با الهام از روح القدس هستند و اغلب می توان چنین دعاهایی را مکتوب کرد. به عنوان مثال، دعای خداوند یک دعای رسمی است و کلمات دعا در طول قرن ها نیازی به تغییر ندارند؛ و دعای سنت فرانسیس یک دعای جهانی است: "خداوندا، مرا پسر صلح خود قرار بده، جایی که نفرت است. جایی که ناامیدی بخشش می کارد، جایی که شک ایمان می کارد، جایی که ناامیدی امید می کارد، جایی که تاریکی نور می کارد، جایی که غم شادی می کارد، این من هستم که کمتر برای خود می خواهم، کمتر برای تسلیت، اما برای آرامش دیگران، کمتر برای بودن. درک کنم، اما دیگران را درک کنم؛ کمتر دوست داشته باشم، اما با تمام وجودم عشق بورزم؛ زیرا وقتی بخشیده می شویم، بخشیده می شویم؛ وقتی که ترک می کنیم آنچه را که به دست می آوریم به دست می آوریم."

4. نتیجه: دعا و عمل

ما نیاز به دعا داریم، نیاز به عمل داریم و باید گفت که هر دو جنبه نماز و عمل باید تابع جلال خدا و تدبیر خداوند در دنیا باشد. دعا اساساً گوش دادن، تأمل و مراقبه است، و عمل شاهد تحول مسیحی در عمل است. از نظر ساختاری، دعا و عمل می توانند در مقابل یکدیگر قرار گیرند، اما از نظر هدف دعا و عمل با هم سازگارند. چون دعا و عمل یک هدف دارند، باید اطاعت از اراده و تدبیر خدا نیز باشند. دعا برای اعتلای زندگی معنوی ماست، نمی‌توانیم اراده و برنامه‌ریزی خدا را در حد معیارهای انسانی پایین بیاوریم، در عوض باید برای شناخت اراده خدا و تطبیق با اراده خدا تلاش کنیم. پس اگر فقط دعا باشد بدون پیشبرد تدبیر خدا و اراده خدا در دنیا انجام شود، این هم خواست خدا نیست. وقتی دعا می کنیم نباید فراموش کنیم که باید عمل کنیم که اطاعت واقعی و وقف مطلق ما از خداست.

صدیقه روشنگر بازدید : 108 جمعه 13 اسفند 1400 زمان : 0:09

می دانم که نماز مهم است و می دانم که باید بیشتر دعا کنم. اما صادقانه بگویم، هدف دعاهای ما اغلب این است که امیدوار باشیم دعاهایمان مستجاب شود و فقط روی نتایج تمرکز کنیم. لیست دعاهای ما می تواند بسیار شبیه به یک لیست خرید باشد: "پدر ما در بهشت، لطفاً این کار را برای من انجام بده، آن..." ما زیاد دعا می کنیم اما نمی دانیم چرا.
در اینجا پنج دلیل وجود دارد که چرا باید دعا کنیم:
دعا به ما این امکان را می دهد که با عیسی رابطه داشته باشیم
دعا به ما کمک می کند بر وسوسه غلبه کنیم
دعا به ما این امکان را می دهد که اراده خدا را تعیین کنیم
دعا کار خدا را به انجام می رساند
نماز سلاحی در جنگ معنوی است
دعا به ما این امکان را می دهد که با عیسی رابطه داشته باشیم
برای داشتن رابطه محبت آمیز با عیسی، باید دعا کنیم. مسیحیت مجموعه ای از اعتقادات نیست، بلکه تأکیدی بر «روابط» است. ما مسیحی می شویم نه به این دلیل که عقاید جزمی را می پذیریم، بلکه به این دلیل که عیسی را می پذیریم که ما را دوست داشت و برای ما مرد. باید یاد بگیرم که عیسی مرا در آغوش بگیرد، از من مراقبت کند و نیازهایم را برآورده کند. من می خواهم به او گوش کنم و می خواهم با او ارتباط برقرار کنم.
پولس دعا کرد: «با همه مقدسین خواهید توانست بفهمید که عشق مسیح چقدر طولانی، طولانی و چقدر بلند و چقدر عمیق است.» (افسسیان 3:14-19) کلمه «فهم» در اینجا نیز وجود دارد. برای توصیف رابطه زن و شوهر، رابطه جنسی صمیمی استفاده می شود. شما نیز می توانید یک رابطه صمیمی با عیسی، یک رابطه عمیق و صمیمی را تجربه کنید. این همان چیزی است که پولس بعداً در مورد این رابطه محبت آمیز "فراتر از درک انسان" می گوید.
از طریق دعا است که می توانیم رابطه صمیمی با عیسی را تجربه کنیم و باید در برابر خدا صادق و فروتن باشیم. از طریق دعا، ما می توانیم در عشق عیسی افراط کنیم و عشق را در زندگی فقیرانه و خسته کننده خود جاری کنیم. خدا همچنین با ما صحبت می کند و ما را از طریق دعا می سازد، و دعا به ما اجازه می دهد عشق او را دریافت و تجربه کنیم. داوود دعا کرد: "ای خداوند قوت من! من تو را دوست دارم." (مزمور 18:1).
دعا به ما کمک می کند بر وسوسه غلبه کنیم
دعا می تواند به ما کمک کند تا بر مهمترین سلاح وسوسه غلبه کنیم. در لوقا 22: 39-41، عیسی صراحتاً درس دعا را به شاگردان خود آموخت. صحنه اینجا شب قبل از مصلوب شدن عیسی است.او و شاگردانش به کوه زیتون رفتند.عیسی می‌دانست که آزمایش بزرگی برایش پیش خواهد آمد.او را بشناسید.
عیسی به شاگردانش گفت: «دعا کنید، مبادا دچار وسوسه شوید.» منظور عیسی این بود که آنها با وسوسه هایی مانند ترس، شکست و وحشت مواجه خواهند شد. دعا بهترین پادزهر برای آنها بود، زیرا دعا همچنین ایمان آنها را تقویت می کرد و به آنها جرات بده عیسی می دانست که با تاریکی بزرگ زندگی خود روبرو خواهد شد، که به خاطر گناهان جهان مورد آزار و اذیت، شکنجه و مصلوب شدن قرار خواهد گرفت. او گناهان همه مردم را از زمان های قدیم به دوش می کشد، از جمله کسانی که بدون چشم بر هم زدن می کشند، مانند هیتلر. می توانید تصور کنید؟ عیسی در آن زمان با چه ترس بزرگی روبرو شد.
همانطور که عیسی به شاگردانش گفت که دعا می‌تواند بر وسوسه غلبه کند، الگوی بزرگی بود. انجیل لوقا به ما می گوید که دعای عیسی چقدر فوری و مبارزه او چقدر بزرگ بود. با جدیت دعا کرد و عرق مانند خون به زمین ریخت. او دعا کرد: "ای پدر، اگر می خواهی، این جام را بردار!..." پس از دعا که بر ضعف خود غلبه کرده بود، دعا کرد: "اما نه اراده من، بلکه خواست تو." نزد شاگردان آمد و آنها خواب بودند! او به آنها گفت که دعا کنید: "چرا خوابید؟ برخیزید و دعا کنید، مبادا به وسوسه بیفتید." (آیه 46) این جمله در آیه 40 نیز بین دو کلمه مشابه (از آیات 40 تا 46) آمده است، همانطور که عیسی نشان داد. چگونه با جدیت دعا کنیم بنابراین تعلیم این قطعه این است که وقتی با آزمایش مواجه می شویم، نیاز به دعا داریم! نه تنها در زمان محاکمه، بلکه حتی قبل از محاکمه، همیشه باید دعا کنیم. هر چه بیشتر دعا کنید، قدرت بیشتری خواهید یافت.
دعا به ما این امکان را می دهد که اراده خدا را تعیین کنیم
دعا به ما این امکان را می دهد که از اراده خدا مطمئن شویم، ممکن است بشنوید که یکی می گوید: «وقتی تصمیمی می گیرم دعا می کنم و وقتی در مورد تصمیمی احساس آرامش می کنم، آن را انجام می دهم.» البته می توانیم از طریق دعا بدانیم. خواست خدا، اما اراده خدا بر این نیست که آیا ما احساس آرامش می کنیم. یک بار از گروهی از مسیحیان پرسیدم: "آیا تجربه ای در تبشیر داشته اید؟ خوب، می خواهم از شما بپرسم که کدام یک خواست خداست؟ به عنوان مثال، قبل از اینکه انجیل را بشارت دهید، زیرا احساس گرما و آرامش می کردید؟ بنابراین مطمئن هستید که خواست خدا موعظه انجیل است، پس لطفاً دستان خود را بلند کنید." هیچ کس دست خود را بلند نکرد. من اضافه کردم: "اگر قبل از تبلیغ انجیل عرق سردی بر دستانتان باشد، عصبی هستید و هیچ آرامشی احساس نمی کنید، اما به هر حال انجیل را تبلیغ می کنید، زیرا می دانید که این خواست خداست."
اراده خدا اغلب استرس زا است، پس چگونه دعا به ما کمک می کند اراده او را بشناسیم؟ بیایید به مثال عیسی نگاه کنیم، در لوقا 6: 12-16 ثبت شده است که عیسی پس از دعای تمام شب، دوازده شاگرد را از میان صدها پیروانی که از او پیروی کردند، انتخاب کرد، این دوازده شاگرد به اصطلاح "حواری" هستند. . جان وسلی (جان وسلی) گفت: "هدف اصلی از دعا این است که ما را به دنبال خواست خدا وادار کند، تا دل های خودمان مغرضانه نباشد. وقتی اراده من دیگر مغرضانه نباشد، خدا به من دلیل می دهد و به من می گوید که چه چیزی انجام دادن و آنچه را که نباید دنبال کرد.» هدف از دعا این است که دل های ما را از تعصب و اراده های ما را از تعصب باز دارد. بنابراین، ما نه برای صلح، بلکه برای اینکه بدانیم آیا در مسیر درستی هستیم یا خیر، دعا می کنیم. ما ابتدا از خدا راهنمایی می گیریم تا ذهنمان با ذهن خدا هماهنگ باشد. بگذارید ذهن ما به سطحی برسد که مایل به اطاعت از خواست خدا باشیم. در این زمان خداوند به ما اطلاع خواهد داد که اراده او چیست.
عیسی باید در انتخاب شاگردانش ارتباط طولانی با پدر داشته باشد. عیسی تمام شب را دعا کرد، شاید عیسی افراد خاصی را ترجیح می داد، شاید او فهرست خود را داشت. شاید پیتر در لیست باشد، اما آندریا ممکن است در لیست عیسی نباشد و توماس و سیمون رادیکال مطمئناً در لیست نیستند. با این حال، خدا از عیسی خواست که در دعا، حاکمیت خود را تسلیم کند. عیسی به آرامی متوجه شد که چرا خدا اندرو، توماس و سیمون رادیکال را انتخاب کرد. وقتی خواست خدا را می‌جوییم، اراده خود را در دعا به خدا می‌سپاریم، دوم تیموتائوس 1: 7 "زیرا خدا روح بزدلی به ما نداده است، بلکه قدرت، عشق و روحیه انضباط را به ما عطا کرده است." ما برای دعا کردن وقت می گذاریم، خدا ما را از راه های مختلف راهنمایی می کند تا به ما بفهماند قلبش را درک کنیم. وقتی به صحبت کردن با پدر آسمانی خود ادامه می دهیم، می توانیم آرام آرام قلب او را درک کنیم، حتی اگر ممکن است روزها، هفته ها یا حتی ماه ها طول بکشد.

بالای صفحه

دعا کار خدا را به انجام می رساند
بیایید به یوحنا 14:12-14 نگاه کنیم: "راستی به شما می‌گویم، هر که به من ایمان دارد آنچه را که من انجام می‌دهم انجام خواهد داد و کارهای بزرگتر از اینها انجام خواهد داد، زیرا من نزد پدر می‌روم. شما هر چه در من بخواهید. نام، من آن را انجام خواهم داد تا پدر در پسر جلال یابد. اگر چیزی به نام من از من بخواهید، آن را انجام خواهم داد.»

در شام آخر بود و یهودا برای خیانت به عیسی رفته بود. پس از رفتن یهودا، عیسی به سایر شاگردان آموخت که به خدا وفادار باشند. عیسی در مورد الوهیت خود، اتحاد خود با پدر، و کار او بر روی زمین صحبت کرد. سپس ناگهان گفت: «به راستی، به راستی به شما می‌گویم، هر که به من ایمان آورد، آنچه را که من انجام می‌دهم، و کارهای بزرگتر از اینها را انجام خواهد داد، زیرا من نزد پدر می‌روم.»

عیسی نمی گوید که مؤمنان (مفرد) این کارها را انجام خواهند داد، او نمی گوید که گروهی در این کارها همکاری می کنند. پس عیسی در دنیا چه کرد؟ فقط چند مورد وجود دارد: پاک کردن جذامیان، شفای بیماران، اعلام آزادی اسیران، هدایت بسیاری به نجات، زنده کردن مردگان و نابینا شدن. و آیا عیسی گفت که فقط کسانی که به او ایمان دارند صلاحیت انجام این کارها را دارند؟ در آیه 13 عیسی گفت: "هر چه به نام من بخواهید، آن را انجام خواهم داد تا پدر در پسر جلال یابد." عیسی می دانست که شاگردانش ممکن است معنای این جمله را درک نکرده باشند، بنابراین تکرار کرد: اگر چیزی به نام من از من خواسته شود، انجام خواهم داد.» (آیه 14)

دعا می تواند کارهای بزرگی انجام دهد. بسیاری از ما مبشر جهانی نیستیم، و تعداد کمی از ما موهبت شفا را داریم. بسیاری از ما واعظان یا معلمان بزرگ کتاب مقدس نیز نیستیم، اما وجه مشترک همه ما این است که می توانیم به زانو در بیاییم و دعا کنیم. می‌توانیم دعا کنیم که عیسی به ارواح گمشده دست بزند و آنها را از تاریکی نجات دهد. همه ما می‌توانیم برای شرکت در خدمت شفای عیسی دعا کنیم، و همه می‌توانیم دعا کنیم که عیسی مردم را از موقعیت‌های اخلاقی ناپسندشان رهایی بخشد. همه می توانند دعا کنند!

امروز می توانم 15 دقیقه را صرف مردم کنم و بر آنها تأثیر بگذارم تا خدا را بشناسند. همچنین می‌توانم 20 دقیقه را با مسلمانان مؤمن در عربستان بگذرانم، یا می‌توانم بر بودایی‌های مومن در نپال تأثیر بگذارم. من می توانم این کارها را انجام دهم زیرا با خدا صحبت می کنم، در اتاق نشیمن، در دفترم، در کلیسا با او صحبت می کنم. من با سخت کوشی در کار خدا شرکت می کنم، اما در همه کشورهای دنیا با دعا در کار خدا شرکت می کنم. این ربطی به هدایای من ندارد، به خاطر تمایل من به همکاری با خدا در نماز است. عیسی گفت: "کسی که به من ایمان دارد کارهای بزرگتر از اینها انجام خواهد داد و خواهد کرد، زیرا من نزد پدر می روم." عیسی گفت: "اگر چیزی بتواند خدا را جلال دهد."

بالای صفحه

نماز سلاحی در جنگ معنوی است
دعا یک سلاح در جنگ روحانی است، و افسسیان 6:10-20 به ما یادآوری می کند که ما با گوشت و خون نمی جنگیم، بلکه با شر معنوی می جنگیم. زندگی مسیحی یک زمین بازی نیست، بلکه یک میدان جنگ است. پولس می خواهد که ما سربازان خوب عیسی در این نبرد باشیم. او از سربازان رومی استفاده کرد تا توصیف کند که چگونه سربازان خوب مسیح می شویم. ما باید کلاه ایمنی را بر سر بگذاریم، سینه بند عدالت، کمربند حقیقت، کفش های انجیل صلح را بر پاهایمان، سپر ایمان، شمشیر روح القدس (کلام خدا).

حالا که اسلحه داریم، می‌توانیم بیرون برویم تا بجنگیم، اما پولس به ما نمی‌گوید فوراً بجنگیم، پولس در آیه 18 می‌گوید که برای ورود به زرادخانه خدا، باید همیشه مراقب باشیم و دعا کنیم. او گفت: «با همه دعاها و التماس ها،... دعا کنید، به سوی شیطان و نقشه های او عقب نشینی کنید. دوم قرنتیان 10: 3، 4 همچنین می‌گوید: «اگرچه در دنیا راه می‌رویم، اما در راه دنیا نمی‌جنگیم، زیرا سلاح‌هایی که با آن‌ها می‌جنگیم متعلق به این جهان نیستند، بلکه در پیشگاه خدا قدرتمند هستند تا آن را بگیریم. پایین قلعه های قوی،

توپخانه می تواند دیوار شهر را منفجر کند تا نیروها بتوانند حمله کنند. به همین ترتیب، دعا می تواند سنگر شیطان را از بین ببرد و اگر قدرت دعا را نادیده بگیریم، انجیل آرام آرام منتشر می شود. بهترین سلاح برای یک سرباز مسیح در نماز.

چند سال پیش، در یک دانشگاه معتبر آمریکایی، یک مدیر غیر عیسی از خدمت یک گروه مسیحی در محوطه دانشگاه جلوگیری کرد. مسیحیان دانشگاه معتقد بودند که هیچ کس نمی تواند دانش آموزان این مدرسه را از گوش دادن به انجیل باز دارد و آنها به سرعت در مورد این موضوع دعا کردند و از خدا خواستند که قلب مدیر را تغییر دهد یا از خدا بخواهند که او را حذف کند. پس از شش ماه نماز مستمر. یک روز، مدیر به طور ناگهانی "ناپدید" شد و معلوم شد که او توسط مدرسه به مکان دیگری منتقل شده است. یکی از سؤالاتی که مدیر مدرسه قبل از انتقال از او پرسید این بود: «چرا کارگر مسیحی در مدرسه وجود ندارد؟» بعداً، همکاران اجازه یافتند دوباره وارد محوطه دانشگاه شوند و انجیل به سرعت منتشر شد. حیاتی ترین سلاح در جنگ معنوی در نماز.

صدیقه روشنگر بازدید : 125 پنجشنبه 12 اسفند 1400 زمان : 23:39

علوم غریبه می‌توانیم مطمئن باشیم که گناه، امتیاز آمدن به سوی خدا را از ما سلب نمی‌کند،علوم غریبه مزمورنویس در مورد گناه صحبت نمی‌کرد، بلکه در مورد اجازه دادن به گناه بود، همانطور که پیوریتن‌ها تأکید کردند. آنچه ما به آن نگاه می کنیم پیروزی بر گناه نیست، بلکه مبارزه با خود گناه است.علوم غریبه ما همیشه در نبرد با گناه هستیم و بدون آسیب نخواهیم ماند. ویژگی یک مسیحی واقعی این است که هرگز از مبارزه با گناه دست نمی کشد، و همیشه پیروز نمی شود، هرچند که به واسطه مسیح سرانجام پیروز خواهد شد.علوم غریبه اگر انسان تسلیم شد و دیگر با گناه مبارزه نکرد، واقعاً گناه را پذیرفته و شر را پذیرفته است، یعنی گناه را حلال کرده است.
واعظ پیوریتان انگلیسی در موعظه روی کوه گفت: "خوشا به حال فقیران در روح" گناهکاران مسیح را می خواهند و همچنین لذت خود را می خواهند، آنها مسیح را به همان اندازه شهوات خود می خواهند، آنها مسیح را به عنوان ارباب خود می خواهند. کسانی که واقعاً از نظر روحی فقیر هستند فقط به مسیح نیاز دارند و می توانند برای به دست آوردن مسیح هر کاری انجام دهند و از هر کاری دست بکشند! "این چیزی است که مزمور 66 می گوید. وقتی شخصی سعی می کند دعا کند، اما از دست کشیدن از گناه امتناع می ورزد و زمینه پرورش آن را باقی می گذارد،علوم غریبه در این صورت حاضر نیست مسیح را به عنوان خداوند اعتراف کند و بر صحت مسیح به عنوان پسر خدا سایه شک می افکند.
کاربرد عملی این مفهوم در جای دیگری از کتاب مقدس نیز مورد بحث قرار گرفته است، اول پطرس 3 : 7 می گوید: " شوهرها نیز با همسران شما زندگی می کنند، زیرا او از شما ضعیف تر است و با شما وارث فیض زندگی است، پس به او احترام بگذارید. تا دعای شما مانع نشود .» واژه یونانی «انسداد» در لغت به معنای «قطع کردن» است.علوم غریبه اگر اختلاف در ازدواج به خوبی حل نشود، نماز قطع می شود، که با هشدار مزمور 66 نیز مطابقت دارد.
مثال دوم متی 5 : 23-24 است : " وقتی هدایای خود را در مذبح تقدیم می کنید، اگر به یاد آوردید که برادرتان از شما کینه ای دارد، هدیه را در مقابل قربانگاه بگذارید، بروید و ابتدا با برادر خود آشتی کنید. و بعد بیا و هدیه ات را تقدیم کن. .
در اینجا عیسی گفت که اگر در زندگی خود با مردم درگیری حل نشده داشته باشیم، عبادت ما نقص خواهد داشت. او به ما می گوید اولویت چیست، اول باید با فوریت برخورد کنیم و بعد بیاییم عبادت کنیم. اگر چه این قسمت به طور خاص به نماز اشاره نمی کند، اما اصل یکسان است.
وقتی با گناهان اعتراف نشده و ناپاک در قلبمان به درگاه خدا دعا می کنیم، مانند دانشجویی هستیم که در امتحان مردود شده و با استادی بر سر مقاله اش بحث می کند. استاد پس از شنیدن صبورانه و مؤدبانه به شکایت دانشجو، به او گفت که طبق مقاله، شما شکست خوردید. این دانش آموز پاسخ داد که نه تنها او، بلکه چندین همکلاسی دیگر نیز فکر می کنند که این کار ناعادلانه است. استاد پس از شنیدن با علاقه فراوان پرسید با توجه به نظرات آنها چه باید کرد؟ دانش آموز گفت: «آنها تصمیم گرفته اند که باید به شما شلیک کنند،علوم غریبه اما اسلحه ندارند. پروفسور نفس راحتی کشید و با مصیبت آنها ابراز همدردی کرد. مرد جوان در ادامه گفت: اما تو اسلحه داری. دانشجوی گستاخ تا آنجا پیش رفت که اسلحه خود را از استاد خوش فکر قرض گرفت تا سایر دانشجویان او را بکشند.
وقتی گناه را در زندگی خود می بینیم، اما آن را در قلب خود پنهان می کنیم، و به درگاه خدا دعا می کنیم، به همان اندازه گستاخانه می شویم که از خدا بخواهیم که به ما قدرت لعنت او را بدهد، و به ما قدرت دهد که حتی بیشتر از او عصیان کنیم. . همان طور که آن استاد به دانشجویانی که می خواستند او را بکشند، اسلحه قرض نمی داد، خداوند هم درخواستی از قلب گناهکار ما را برآورده نمی کند.
فصل ششم قدرت دعا
نویسنده کتاب عبرانیان به ما اجازه می دهد تا سابقه ایمان را در فصل 11 ببینیم. این فهرست افتخار و نقطه ایمان قهرمانان مرد و زن در کتاب مقدس است. آیات 33-34 خلاصه ای از آنها است:
« با ایمان امت‌های دشمن را تحت سلطه خود درآوردند، نیکی کردند، وعده‌ها گرفتند، دهان شیران را بستند، درنده‌گی آتش را خاموش کردند، لبه شمشیر را درآوردند، از ضعف نیرومند شدند، شجاعانه جنگیدند. آنها به عقب نبرد کردند. تمام ارتش ایالت .»
کتاب مقدس فهرستی از قهرمانان دعا تهیه نمی کند، اما تهیه آن آسان است. می‌توانیم ببینیم که دعا در راه مؤلف عبرانیان چه می‌کند:
——به خاطر دعا، قلب عیسو توسط یعقوب دگرگون شد و ملاقات آنها به یشم و ابریشم تبدیل شد. (پیدایش 32 ).
-به خاطر دعای موسی، خداوند ده بلا بر مصر فرستاد که بعداً پراکنده شد (خروج 7-11 ) .
- یوشع از طریق دعا، خورشید را متوقف کرد (یوشع 10 ).
- با دعا، هنگامی که سامسون از تشنگی می مرد، خدا افسردگی را باز کرد و آب برای نجات او آمد (قضات 15 ).
——به خاطر دعا، سامسون درخواست خود را دوباره به دست آورد، معبد داگون را خراب کرد و بر فلسطینیان افتاد و دشمنان بیشتری را نسبت به زندگی خود کشت.
- الیاس به خاطر دعا، سه سال و نیم آسمان را از باریدن نگه داشت. و به دلیل دعا، دوباره باران بارید (اول پادشاهان 17-18 ).
- به دلیل دعای حزقیا، خدا فرشته ای را فرستاد تا ارتش 185000 نفری سناخریب را یک شبه بکشد ( دوم پادشاهان 19 ) .
- به دلیل دعای آسا، خدا باعث شد که کوشی ها در برابر آسا و یهودیان شکست بخورند (دوم تواریخ 14 ).
به دلیل محدودیت زمانی، نمی‌توانم همه آنها را فهرست کنم، همانطور که ابراهیم دعا کرد و در 100 سالگی صاحب یک پسر شد. پس از دعای موسی، در دریای سرخ از خداوند کمک گرفت و بنی اسرائیل را از دست مصریان نجات داد. داوود دعا کرد تا از تعقیب شائول فرار کند.علوم غریبه دعای سلیمان بزرگترین حکمت را دریافت کرد. دانیال برای قدرت درک رویاها دعا کرد. به خاطر دعای جدی مردم از خطر فرار کردند، شفا یافتند، یک سری معجزات دیدند و غیره.
یعقوب فهمید و نوشت که دعاهای صالحان قدرتمند است.
قدرت دعا نه خودکار است و نه سحر و جادو. وعده های دعا در کتاب مقدس مشروط است، و گاهی اوقات عیسی از کلمات قصار، کلمات قصار، و راه های اختصاری برای تشویق شاگردان خود به دعا استفاده می کند، همه ما کلمات " بخواهید تا به شما داده شود " را ه خاطر داریم (متی 7 : 7 ). " اگر دو نفر از شما روی زمین یکدل چیزی بخواهید، پدر من که در آسمان است برای آنها انجام خواهد داد " (متی 18:19 ) ، " هر چه دعا کنید، ایمان بیاورید، دریافت خواهید " ( متی 21:22 ). .
کوتاه نویسی هایی از این دست برخی را به ارائه نظریه های عجیب و غریب در مورد دعا واداشته است.علوم غریبه آنها بی پروا و خارج از متن این آیات را کاملاً از عیسی و بقیه آموزه های کتاب مقدس جدا می کنند. بسیاری از تحریفات دیگر زمانی ایجاد می شود که این آیات تشبیهی و تشبیهی را به شیوه ای ساده تفسیر کنیم. با در نظر گرفتن مثالی از دو نفر که همین الان با هم دعا می کنند، پیدا کردن دو مسیحی که موافق ریشه کن کردن سرطان از جهان یا پایان دادن به همه جنگ ها هستند، دشوار نیست. دعای آنها در این زمینه خود به خود خواسته هایشان را برآورده نمی کند. کلام خدا می گوید که وقتی مسیح بازگردد، جنگ، فقر و بیماری رخ خواهد داد. بنابراین، حذف این چیزها قبل از موعد مقرر، با وعده های خداوند برای آینده ناسازگار است. همه ما با شنیدن آن زندگی آینده در بهشت را دوست داریم، اما هیچ یک از دعاهای ما نمی تواند خداوند را مجبور کند که چیزهای آینده را به دنیای امروزی که در مقابل ما قرار دارد بدهد.

ما هنوز باید از ویرانی گناه، بیماری و مرگ رنج ببریم. ما می توانیم از خدا بخواهیم که ما را تسلی دهد، نجات دهد و شفا دهد، اما نمی توانیم مطلقاً این چیزها را بخواهیم.

این تصور که خداوند «همیشه شفا خواهد داد»، تحریف مخربی را در بین مسیحیان ایجاد کرده است که مشکلات زیادی را برای کشیشان ایجاد کرده است. یک بار جوانی فلج مغزی پیش من آمد، او بسیار اعتماد به نفس داشت، انرژی متحرکی داشت و کارش بسیار مؤثر بود، او با درجه عالی از دانشگاه فارغ التحصیل شد. در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود، از من سوالی پرسید: «دکتر اسپارو، فکر می‌کنید من تحت تسخیر روح هستم؟» زندگی او به هم ریخته بود.

از پرسیدن او مات و مبهوت شدم و جواب دادم چرا چنین سوالی می کنی؟

او سپس به من گفت که با دوستان مسیحی ملاقات کرده است که وعده های کتاب مقدس را به او "اعلام کرده اند" و آنها "یک واحد" دعا کرده اند که فلج اعصاب او توسط خدا شفا یابد. دست روی او گذاشتند، «دعای ایمان» خواندند و سپس اعلام کردند که شفا خواهد یافت. وقتی دیدند که بیماری او هنوز خوب نمی شود، ابتدا او را به خاطر بی ایمانی سرزنش کردند و بعداً اعلام کردند که حتماً گناهی پنهان دارد که مانع از شفای او می شود. در نهایت به این نتیجه رسیدند که او توسط یک روح تسخیر شده و در نتیجه روحش ناآرام شده است. "دوستان" او هرگز فکر نمی کردند که ممکن است تقصیر آنها باشد. آنها مسیحیان غیور و سرشار از روح هستند. اما اعمال آنها نشان می دهد که آنها مسیحی نابالغ هستند، مودبانه،علوم غریبه که این غرور و خودپسندی آنهاست.

نماز جادو نیست. خداوند یک بخشنده آسمانی نیست که بتوانیم از ما بخواهیم تا هوس خود را برآورده کنیم. در برخی موارد، دعاهای ما باید شامل درد و مبارزه روحانی باشد، همانطور که عیسی در جتسمانی تجربه کرد. گاهی اوقات مسیحیان نابالغ ناامید می شوند، نه به این دلیل که خدا به وعده های خود عمل نکرد، بلکه به این دلیل که این مسیحیان غیور برای خدا وعده هایی دادند که خود خدا هرگز نداد.

عیسی آن را به صورت مختصر خلاصه کرد تا ما را به دعا تشویق کند و گفت که نمی‌کنیم چون نمی‌خواهیم. این فرم ساده به نظر می رسد؛ باید دعا کنیم و آن را دریافت خواهیم کرد. در جای دیگر عهد جدید، شرایط دقیق تری ارائه شده است، که به ما امکان می دهد واضح تر ببینیم که چه چیزی در دعا مؤثر است. عبارات زیر شرایط بیانیه فوق عیسی را بیان می کند:

1. یوحنا 9:31 ؛ " می دانیم که خدا به گناهکاران گوش نمی دهد، بلکه فقط کسانی که خدا را می پرستند و اراده او را انجام می دهند، خداوند به او گوش خواهد داد ." یعنی: ترس و اطاعت.

2. یوحنا 14:13 ؛ " هر چه به نام من بخواهید، آن را انجام خواهم داد تا پدر در پسر جلال یابد. " یعنی: در هماهنگی با مسیح

3. یوحنا 15 : 7 ؛ " اگر در من بمانید و سخنان من در شما بمانید، هر چه می خواهید بخواهید تا برای شما انجام شود ." یعنی: مشارکت با مسیح

4. اول یوحنا 3:22 ؛ " و ما هر آنچه را که می خواهیم از او می گیریم، زیرا دستورات او را نگاه می داریم و آنچه را که او را خشنود می کند انجام می دهیم ." یعنی: اطاعت

5. 1 یوحنا 5: 14 ؛ " اگر ما مطابق میل او چیزی بخواهیم، او ما را می شنود ." یعنی: در توافق با پدر و اراده

همانطور که این آیات به ما نشان می دهد، اگر آنچه را که می خواهیم می خواهیم، به چیزی بیش از درخواست نیاز داریم. ایمان به خدا کافی نیست، ما باید به خدا احترام بگذاریم، اراده او را اطاعت کنیم و انجام دهیم، و با مسیح مشارکت دائمی داشته باشیم. آنچه ما می خواهیم باید با اراده وحی خدا، با شخصیت و منش خدا سازگار باشد.

کتاب مقدس از ما می خواهد که «به نام عیسی» دعا کنیم. در زمان نگارش کتاب مقدس، نام یک شخص حاوی تمام صفات و ویژگی های آن شخص بود. وقتی از خدا چیزی به نام عیسی می‌خواهیم، این فقط یک برچسب نیست، بلکه نشانه‌ای است که معتقدیم آنچه را که می‌خواهیم همان چیزی است که خود عیسی درخواست خواهد کرد. این نشان می دهد که ما آنقدر با ذهن مسیح هماهنگ هستیم که می توانیم به نام او بپرسیم.

دیدیم که نماز ما باید دارای مقدمات خاصی باشد. وقتی درخواست می کنیم، باید به خدا اعتماد کنیم و باید بدانیم که آنچه می خواهیم مطابق خواست خدای پدر و مطابق با ماهیت و هدف مسیح است. ما باید نسبت به خدا قلب احترام داشته باشیم، باید بدانیم که از اراده و الزامات او که به ما آشکار شده است اطاعت و اطاعت می کنیم و باید دائماً با مسیح مشارکت داشته باشیم. وقتی این الزامات برآورده شد، می توانیم بدانیم که خداوند دعاهای ما را می شنود. در اینجا یک نکته بسیار حیاتی وجود دارد و آن این است که وقتی این الزامات را برآورده می کنیم، از خدا چیزی جز اراده او نمی خواهیم.

یکی دیگر از دلایلی که خداوند به دعاهای ما گوش نمی دهد، چیزی است که یعقوب 4 : 3 به ما می گوید: ما به دست نمی آوریم زیرا بیهوده درخواست می کنیم . ما با انواع انگیزه های انحرافی به دنبال لذتی شیطانی هستیم و خداوند چیزی به ما نمی دهد که سوء استفاده کنیم. او هم دعای جاهلانه ما را مستجاب نخواهد کرد، غافل از عواقب فاجعه بار.

موسی مثال خوبی است. او در خروج 33:18 گفت : « جلال خود را به من نشان بده .» موسی با خدا صحبت کرده بود و تمام معجزات خدا را دیده بود. سوزاندن خارها، پایین آوردن بلایا، تقسیم دریای سرخ و غیره. . اما موسی می‌خواست چیز بزرگ‌تری ببیند: «خدایا، آن چیزها واقعاً عالی هستند، می‌توانی بگذار همه چیز را ببینم، بگذار صورتت را ببینم!» در آیات 19 و 20 ، خداوند گفت: « همه خوبی‌هایم را نشان خواهم داد و می‌گذرم.» قبل از تو و نام مرا اعلام کن و هر که را بخواهم رحمت خواهم کرد و هر که را بخواهم رحمت خواهم کرد، اما تو نمی توانی چهره مرا ببینی، زیرا مردم چهره من را می بینند نمی توانند زنده بمانند .»

خداوند به درخواست موسی پاسخ نداد، اما او واقعاً به او لطف داشت. اگر خدا به او وعده داده بود، موسی باید بهای جانش را می داد، هیچکس نمی توانست خدا را ببیند و زنده بماند، موسی باید خوشحال شود که خداوند «نه» گفت.

دلیل دیگر اجابت نشدن دعاهای ما ممکن است این باشد که آنچه را که در مسیح می خواهیم از قبل داریم. در یوحنا 4 ، عیسی با زن سامری در کنار چاه صحبت می‌کند، و او به او می‌گوید که اگر می‌دانست با چه کسی صحبت می‌کند، می‌دانست که چه بپرسد. همین امر در مورد ما نیز صادق است، اگر واقعاً می دانستیم که خدا کیست و او قبلاً در مسیح چه چیزی به ما داده است، زندگی دعای ما با جایی که اکنون هستیم بسیار متفاوت خواهد بود.

ما از خدا می خواهیم که با ما باشد، اما او قبلاً قول داده است که هرگز ما را رها نخواهد کرد. ما از خدا می خواهیم که به ما آرامش دهد و افسسیان به ما می گوید که مسیح صلح ماست. تصور کنید جلوی یک میز بزرگ پر از شام شکرگزاری نشسته اید و از مهماندار چیزی برای خوردن می خواهید. وقتی برای آنچه در مسیح داریم دعا می کنیم، در خطر وارد شدن به حالت بی ایمانی هستیم.

قدرت شفیع

نماز یک منصب کشیشی است که خواسته های مردم را به خدا می رساند.در عهد عتیق دو نوع مردم بین خدا و قوم او بودند: پیامبران و کاهنان. پیامبر با قوم خدا صحبت می کند. کاهنانی که از طرف خدا منصوب شده اند از طرف مردم با خدا صحبت می کنند.

در عهد جدید، مسیح نه تنها منصب نبوت و کاهن را انجام می داد، بلکه یک پادشاه نیز بود. او به عنوان یک کشیش، قربانی کامل، قربانی گناه، یک بار برای همیشه تقدیم کرد. اما صلیب پایان کشیشی مسیح نبود. پس از عروج خود، او وارد قدس القدس در بهشت شد و همچنان کاهن اعظم ما بود، جایی که برای قوم خود شفاعت می کرد و در حضور خدای پدر برای ما شفاعت می کرد و قدرت مسیح برای دعا بی اندازه است. ما می توانیم این را نه تنها از نشانه ها و شگفتی هایی که او در زمین انجام داد، بلکه از خدمت او بر روی زمین نیز مشاهده کنیم.

بیایید مثال یهودا و شمعون پطرس را که هر دو شاگرد بودند در نظر بگیریم. در تاریک ترین ساعت برخورد عیسی، هر دو مرتکب جنایات فجیع ارتداد شدند. در نتیجه، یهودا خودکشی کرد، اما پیتر دوباره به عنوان صخره کلیسای اولیه در اورشلیم تأسیس شد، این چیست؟

ما می‌توانیم تفاوت اصلی این دو مرد را در بیان عیسی ببینیم که می‌خواستند به او خیانت کنند، و در مورد یهودا گفت: " راست می‌گویم یکی از شما به من خیانت خواهد کرد ." (یوحنا 13:21 ) . شاگردان از او پرسیدند که محکوم کیست، عیسی پاسخ داد: « هرکه اندکی نان در آن فرو کنم، همان است ».علوم غریبه سپس مقداری نان برای یهودا فرو کرد و گفت: « آنچه را که می‌کنی سریع انجام بده! » (یوحنا 13 : 26-27 ).

در اواخر آن شب، در آن شفاعت بزرگ، عیسی گفت: « در مدتی که با آنها بودم، آنها را حفظ کردم و به نامی که به من دادی از آنها دفاع کردم، هیچ یک از آنها جز پسر هلاکت هلاک نشدند، تا کتاب مقدس محقق شود. ( یوحنا 17:12 ) .

درباره اینکه پطرس در شرف خیانت به او بود، عیسی اعلام کرد: « شمعون، شمعون! شیطان می‌خواهد تو را مانند غربال گندم داشته باشد.» اما من قبلاً برای تو دعا می‌کنم تا ایمانت از بین نرود و وقتی به عقب برگردی. برادران خود را تقویت کنید » (لوقا 22 : 31-32 ).

توجه کنید که عیسی نگفت: "اگر به عقب برگشتی، برادرت را تقویت کن"، او گفت: " وقتی به عقب برگشتی ." عیسی در مورد نوبت پطرس مطمئن بود، و ما باید نتیجه بگیریم که اطمینان عیسی از آنچه قبلاً گفت: " اما من برای شما دعا کردم ."

عیسی در دعای خود از یهودا صحبت کرد، او برای شمعون پطرس دعا کرد، او برای پطرس شفاعت کرد، او کشیش پطرس بود. در حال حاضر، مسیح برای ما به عنوان کاهن اعظم شفاعت می کند.

در اینجا نتیجه خوشحال کننده نویسنده عبرانیان است:

" از آنجایی که ما یک کاهن اعظم داریم که به بهشت بلند شده است، عیسی،علوم غریبه پسر خدا، بیایید به اعتراف چنگ بزنیم. زیرا که کاهن اعظم ما قادر نیست برای ناتوانی های ما همدردی کند، همان، اما چنین نکرد. پس بیایید با شهامت به تخت فیض بیاییم تا رحمت و فیض را برای کمک در زمان نیاز بیابیم » (عبرانیان 4 : 14-16 ).

باشد که این سخنان را به یاد داشته باشیم و این کلمات در جان و گوشت ما زنده شود.

قدرت از دعا

دعا باید الگو داشته باشد، اما به جای دور انداختن خودانگیختگی، آنچه در اینجا صحبت می‌کنم یادآوری برخی از دام‌هاست که باید در فعالیت‌های معنوی‌مان از آن اجتناب کنیم. هیچ رهبر ارکستری توقع ندارد که نوازندگان با دمیدن، کشیدن و کوبه به دلخواه یک آهنگ زیبا بنوازند، باید منظم و منظم باشد. با این حال، در قلمرو هیبت و نظم، هر فردی فضای خاص خود را برای بیان دارد.

حال بیایید به طور خلاصه دلیل دعا را بیان کنیم:

- ما دعا می کنیم زیرا خداوند به ما دستور می دهد و دعا می کنیم زیرا خدا را تسبیح می کنیم.

- ما دعا می کنیم زیرا دعا قلب ما را برای دریافت لطف او آماده می کند.

- ما دعا می کنیم زیرا دعا خیلی چیزها را انجام می دهد، زیرا خداوند ما را از طریق این چیزها هدایت می کند و راه ما را هدایت می کند.

- ما دعا می کنیم که خداوند را رحمت کنیم، خدا را حمد کنیم، حیرت خود را از عظمت و قدرت مطلق و قدرت او ابراز کنیم.

- دعا می کنیم که گناهان کوچک و بزرگ خود را نزد خداوند اعتراف کنیم تا لطف و رحمت و مغفرت او را تجربه کنیم.

- ما دعا می کنیم تا خدا را به خاطر تمام کارهایی که انجام داده است شکر کنیم.

- ما دعا می کنیم تا در پاسخ به دعوت او از ما، تمام نیازهایمان را به او برسانیم.

وقتی دعا می کنیم باید در نظر داشته باشیم که خدا کیست و ما در برابر او کی هستیم. مهمتر از همه، ما باید نام خدا را به عنوان مقدس گرامی بداریم و باید به یاد داشته باشیم که او روزی دهنده ماست و همه خوبی های ما از اوست. ما باید طوری زندگی کنیم که ملکوت خدا در این دنیا نمایان باشد و همچنان به گناهان خود اعتراف کنیم زیرا این واضح ترین نشانه یک مسیحی است و باید دعا کنیم که خداوند ما را از شر شیطان حفظ کند.

همیشه باید به یاد داشته باشیم که خدا خداست و به هیچکس بدهکار نیست.علوم غریبه همانطور که مزمورنویس گفت: " او همه چیز را هر طور که بخواهد انجام می دهد " (مزمور 115 : 3 ). از ما دعوت شده است که با جسارت در پیشگاه خداوند بیاییم، اما نباید این کار را سهل انگارانه، خودپسندانه و گستاخانه انجام دهیم. جامعه 5 : 2 به ما یادآوری می کند: " در حضور خدا عجولانه صحبت نکنید و عجولانه صحبت نکنید زیرا خدا در آسمان است و شما روی زمین ."

در نهایت، اگر رازی در یادگیری نماز وجود دارد، نماز خواندن با انجام هر کار دیگری تفاوتی ندارد، باید آن را تمرین کنید. اگر می خواهید یاد بگیرید که چگونه دعا کنید، بارها و بارها و بارها و بارها دعا کنید.

صدیقه روشنگر بازدید : 18998 پنجشنبه 12 اسفند 1400 زمان : 23:38

عنصر مهمی از غافلگیری در تجربه دیوید از بخشیدن وجود داشت. از خدا خواست که گناهانش را بشوید و پاکش کند. به نوعی، بخشیده شدن نباید ما را شگفت زده کند. ما هرگز نباید تعجب کنیم که خداوند به قول خود عمل می کند. در اول یوحنا 1 : 9 ، خدا به ما می گوید که اگر به گناهان خود اعتراف کنیم، او صادقانه گناهان ما را خواهد بخشید. خدا به وعده های خود عمل می کند، اما مردم این کار را نمی کنند. خدا خدای عهد است و ما عهد شکنیم.
اما اگر از منظر دیگری بیان کنیم، باید هر بار که گناهانمان بخشیده شد، تعجب کرد و هرگز نباید رحمت و بخشش خداوند را بدیهی تلقی کنیم، هرچند فرهنگی که در آن زندگی می کنیم به گونه ای است که رحمت خدا را می پذیریم و بخشش امری بدیهی است. این چیز وحشتناکی است که لطف خدا را بدیهی بدانیم. من گاهی از دانشجویان، طلاب و اساتید حوزه علمیه سؤالی می‌پرسم: «آیا خداوند وظیفه‌ای دارد که ما را دوست داشته باشد؟ آیا باید گناهان را ببخشد و لطف کند؟» آنها همیشه بارها و بارها تأکید می‌کنند که «البته، چون خداوند متعال است». طبیعت عشق است و خدا عشق است، اگر عشق را آشکار نکند، خدا نیست، اگر خدا خداست، باید مهربان باشد!»
آیا او واقعاً باید رحم کند؟ اگر خدا باید رحم کند، دیگر رحمت او داوطلبانه داده نمی شود، بلکه به مسئولیت او تبدیل می شود. اگر وظيفه او باشد، رحمت از رحمت خارج مي شود و عدل مي شود. خداوند هرگز نیازی به رحمت نداشته است. به محض اینکه به مسئولیت خداوند در رحمت فکر می کنیم باید چراغ قرمزی در ذهنمان روشن شود که دیگر به فکر رحمت نیستیم بلکه به عدالت فکر می کنیم و کافی نیست که «لطف شگفت انگیز» را بخوانیم. نیاز به شگفتی مستمر از لطف خدا وجود دارد.
تشکر تعریف
نماز باید شامل شکر و حمد باشد شکر باید جزء لاینفک عریضه ما باشد وگرنه شکر شکر واقعی نیست. کتاب مقدس به ما می گوید که تمام خواسته های خود را با شکرگزاری به خدا بیاوریم و خدا و همه فیض های او را با شکرگزاری تصدیق کنیم. مزمور 103 : 2 داوود ستایش کرد: " ای دل من خداوند را برکت ده و همه خوبی های او را فراموش مکن ."
ناسپاسی امری جدی است و کتاب مقدس در بسیاری از جاها در مورد آن تعلیم می دهد و فقدان قدردانی از خصوصیات غیریهودیان و مرتدان است. پولس در رومیان 1:21 توجه ما را به دو گناه اصلی غیریهودیان جلب می‌کند: « زیرا با اینکه خدا را می‌شناختند، نه او را به عنوان خدا جلال می‌دادند و نه او را شکر می‌کردند.» جلال و شکرگزاری متفاوت هستند، اما از هم جدا نیستند. وقتی مردم خدا را شکر می کنند، خدا تسبیح می شود و در غیر این صورت، خدا خوار می شود. به معنای عالی، همه ما هستیم، ما وجود داریم، به لطف خالق خود. تشکر نکردن از او و نادیده گرفتن او به معنای بالا بردن خود و تحقیر اوست.
ما باید غیریهودی را از مرتد تشخیص دهیم، غیریهودی هرگز پا بر آستانه خانه ایمان نگذاشته است، او با جماعت عهد خدا بیگانه است که ویژگی آن بت پرستی و ناسپاسی است. ترک کلیسا به افرادی اطلاق می شود که وارد کلیسا شده اند و به اعضای کلیسا تبدیل شده اند، اما بعداً به ترک کلیسا برای انجام زندگی دنیوی اعتراض می کنند. این گونه افراد «گذشته را فراموش می کنند» و حافظه بسیار بدی دارند.
داستان ملاقات عیسی با ده جذامی از اهمیت شکرگزاری سخن می گوید (لوقا 17 : 11-19 ). واعظان نمی دانند که در مورد این قطعه عیسی که ده جذامی را شفا می دهد، چند خطبه موعظه شده است و تأکید بر شکرگزاری است. بیشتر آنها تأکید می کردند که عیسی ده نفر را شفا داد، اما فقط یکی از آنها سپاسگزار بود. تنها نظر مؤدبانه ای که می توانم برای این نوع موعظه پیدا کنم این است: سر و صدا کردن.
افرادی که در گذشته به این بیماری مبتلا بوده اند هر روز باید با بدبختی و ناامیدی روبرو شوند. غیرقابل تصور است که بگوییم چنین بیمار بدون شکرگزاری فوراً شفا می یابد. اگر هیتلر یکی از آنها بود، سپاسگزار بود.
نکته کلیدی در این داستان قدردانی نیست، قدردانی است. احساس قدردانی در قلبت یک چیز است، ابراز آن چیز دیگری. همه جذامیان از خانواده و دوستان جدا هستند. شفای فوری یعنی رهایی از تبعید. می‌توانیم تصور کنیم که چقدر به وجد آمده‌اند و با عجله به خانه می‌روند تا دوباره با همسران و فرزندان خود جمع شوند و خبر خوب شفای خود را گزارش دهند. چه کسی می تواند بدون قدردانی باشد؟ اما فقط یکی از آنها رفتن به خانه را به تعویق انداخت و آمد تا تشکر کند. لوقا 17 گزارش می دهد: "یکی از آنها دید که شفا یافته است، و بازگشت تا خدا را با صدای بلند جلال دهد، و به پای عیسی افتاد تا از او تشکر کند، زیرا او سامری بود" (لوقا 17 : 15 تا 16 ). ، با خط برجسته توسط نویسنده اضافه شده است).
همه دعاهای ما باید شامل شکر باشد و همه ما باید مانند جذامی باشیم، مکث کنیم، برگردیم و خدا را شکر کنیم. ما آنقدر به خدا مدیونیم که هیچ وقت برای تشکر از او کم نخواهیم شد.
فراموشی فیض خدا نیز از ویژگی های مسیحیان جسمانی است که آنچه را که احساس می کنند انجام می دهند. چنین افرادی بیشتر مستعد یک ترن هوایی از زندگی معنوی هستند، جایی که امروز در اوج شادی هستند و فردا در آغوش افسردگی فرو می روند. زمانی که او در اوج بود، احساس نشئه ای از بودن با خدا داشت، اما وقتی در تنگنای ناامیدی فرو رفت، آن حضور از بین رفت. او از نعمت به نعمت دیگر زندگی می کند، از کمبود حافظه رنج می برد، او برای همیشه در مقابل چشمانش زندگی می کند و فقط می داند که "حال" را بچشد و آنچه را که خداوند در گذشته برای او انجام داده فراموش کند. اطاعت و خدمت او تنها به این بستگی دارد که او چه مقدار از آخرین خاطره خود از نعمت خدا دارد.
اگر خدا دیگر اجازه ندهد ما در طول زندگی جلال خود را ببینیم، اگر از اجابت دعاهای ما دست بردارد، اگر غنائز فیض خود را به ما ندهد، ما همچنان تا پایان عمر مسئولیم. او را به خاطر همه آنچه که داده است ستایش کنید. ما ما آنقدر برکت داشته‌ایم که هر روز از او تشکر کنیم، اما خدا همچنان همیشه به ما برکت می‌دهد.
درخواست دعا
یک بار یکی از من پرسید: "با وجود این همه مردم در جهان که گرسنه هستند، آیا این اشتباه است که من برای یک فرش در اتاق نشیمن دعا کنم؟" اما خدایی که از گرسنگان مراقبت می کند همان خدایی است که از زنده های خالی مراقبت می کند. اتاق آنچه برای ما مهم است ممکن است برای خدا هم مهم باشد و اگر نمی دانیم در نماز چه اولویتی داشته باشیم باید به خدا بگوییم. یعقوب 1 : 5 می‌گوید: « اگر یکی از شما فاقد خرد است، از خدا بخواهد که بدون ملامت به همه می‌دهد و به او داده خواهد شد .» لغت یونانی برای سرزنش نکردن در لغت به معنای «در صورت خود پرتاب نشدن» است. در هر صورت، تا زمانی که ما خالصانه به دنبال اراده او هستیم، نباید از سرزنش خداوند هراس داشته باشیم. هیچ چیز آنقدر بزرگ یا کوچک نیست که بتوانیم در دعا دهان خود را به روی خدا باز کنیم، به شرطی که بدانیم خلاف اراده وحی خدا نیست. اگر دعا کنیم که خداوند ما را بر دزدان چیره کند، آشکارا در اشتباهیم. ما هرگز نباید خدا را امتحان کنیم، همانطور که مردی را در یک مصاحبه تلویزیونی دیدیم که ادعا کرد با خدا عهد بست که اگر خدا به فاحشه خانه اش برکت دهد، تا آخر عمر به خدا خدمت کند. تا زمانی که دعاهای ما در تضاد مستقیم با اراده خداوند که به طور مسلم در کلام او نازل شده باشد، نباشد، و اگر دعاهای ما مملو از شکرگزاری از خداوند باشد، در مورد آنچه ما می خواهیم هیچ چیز غیرقانونی وجود ندارد.
اما اگر خداوند دعای ما را مستجاب نکند چه؟ گاهی اوقات احساس می کنیم که نماز ما توانایی شکستن سقف را ندارد. انگار خدا اصلاً خواهش ما را نشنیده، انگار خدا نسبت به خواهش های جدی ما بی تفاوت و بی تفاوت بوده است. چرا ما از این احساس ناراحتیم؟
گاهی اوقات وقتی دعا می کنیم به دلایل مختلف احساس ناامیدی می کنیم. حال اجازه دهید در مورد برخی از موارد مهمتر صحبت کنم:
1. نماز ما خیلی کلی است

هنگامی که ما به طور کلی دعا نمی کنیم، زمانی که دعای ما به وضوح و به وضوح توسط خداوند شنیده می شود، احساس لذت برای ما دشوار است. اگر از خدا بخواهیم که «همه در دنیا را برکت دهد» یا «همه را در این شهر ببخشد»، «دیدن» مستجاب شدن یا نشدن دعا را مشکل می‌کند. اما اگر همه نمازها غیر هدف باشد، این دعاها هم هدف خاصی ندارند.

2. ما علناً با خدا مخالفت می کنیم

اگر رابطه ما با خدا ناهماهنگ باشد یا آشکارا مخالف خدا باشد، به سختی می توانیم انتظار داشته باشیم که خداوند دعای ما را مستجاب کند.خداوند از کسانی که او را دوست دارند و به دنبال انجام اراده او هستند خشنود است، بنابراین ترس داشتن بسیار مهم است. خدا در نماز

3. ما اغلب بی تاب هستیم

وقتی برای «صبر» دعا می‌کنم، اغلب فکر می‌کنم «حالا آن را به من بده». اغلب جدی ترین دعاهای ما سال ها طول می کشد تا محقق شود. اعمال خدا به ندرت عجله دارند، و وفاداری ما به خدا اغلب به پاسخ فوری خدا به ما بستگی دارد. اگر خدا منتظر باشد، بی تابی ما می تواند به سرعت به ناامیدی و افسردگی تبدیل شود. ما باید صبر را بیاموزیم و از خدا بخواهیم که آرامش خود را به ما عطا کند.

4. حافظه ما خیلی بد است

فراموش کردن موهبت‌ها و مواهبی که دست خدا به ما داده است آسان است و مرتدان یک ویژگی دارند و آن اینکه در یک چشم به هم زدن لطف خدا را فراموش می‌کنند. یک قدیس با یادآوری هدیه خداوند، برای حفظ ایمان خود به هر ساعت برکت نیاز ندارد.

خدا واقعاً به ما لطف دارد، اما حتی اگر دیگر هیچ سودی به ما نرسد، باید بتوانیم از آنچه خدا به ما داده است، خوشحال باشیم. قبل از اینکه برای دعا نزد خدا بروید یادتان باشد که اگر از او نان بخواهید هرگز به شما سنگ نخواهد داد.



باب 5 چه چیزی را در نماز نهی کنیم

در کتاب مقدس موارد بسیار کمی در مورد آنچه باید در نماز ممنوع شود وجود دارد. مزمور 66:18 داوود نوشت: " اگر در قلبم گناهی باشد، خداوند نخواهد شنید ." متن عبری را می توان به این صورت ترجمه کرد: " اگر در قلبم گناهی داشته باشم، خداوند نخواهد شنید ."

داوود در اینجا شرطی را قرار داد، یعنی چه دعایی بی اثر است و خداوند گوش نمی دهد. کلمه عبری "توجه" به معنای "دیدن" است، به این معنی که اگر به زندگی خود نگاه کنم و گناه را ببینم و به آن زمینه ایجاد کنم، چنین دعاهایی بیهوده است.

آیا این بدان معناست که اگر در زندگی ما گناه باشد، خداوند به دعای ما گوش نمی دهد؟ نه اگر چنین است، همه دعاها بیهوده است. اما اگر دلهایمان سخت شود و به گناهان خود اعتراف نکنیم و توبه نکنیم، نه تنها دعاهایمان بی اثر می شود، بلکه دعاهایمان کفرآمیز خداست.

پادشاه داوود در مزمور 66 به خود یادآوری کرد که گاهی دعا گناهی مغرور، متکبرانه و مکروه در برابر خدای قادر متعال است. هفده آیه در این مزمور شادی و ستایش را برای کارهای بزرگی که خداوند انجام داده است، توصیف می کند. اما ناگهان یادآوری شد که کل این دعا می تواند به نتیجه ای کاملاً متضاد تبدیل شود. در اینجا به اهمیت نگرش صحیح هنگام نزدیک شدن به خدا در نماز هشدار داده می شود. اگر چیزی بدتر از نماز نخواندن باشد، این است که نماز را به صورت معمولی و بی احتیاطی بخواند.

این مشکل نگرش در جای دیگری از کتاب مقدس ذکر شده است، مزمور 109 : 7 می گوید: دعای بدکاران تبدیل به گناه می شود . یوحنا 9:31 به طور خاص بیان می کند که خدا به گناهکاران گوش نمی دهد . امثال 15:29 می گوید: " خداوند از شریر دور است، اما دعای عادلان را می شنود ." امثال 28 : 9 می گوید که دعای کسی که از قانون سرپیچی می کند و تخلف می کند، مکروه است. این گونه دعاها نزد خداوند منفور و مکروه است.

یعقوب به ما می گوید که دعاهای صالحان بسیار مؤثر است. اما می ترسم در زندگی روزمره عادل نباشیم. درست است که ما تحت پوشش عدالت مسیح هستیم، و وقتی خدا موقعیت ما را می بیند ما عادل هستیم، با این حال گفتار و اعمال واقعی ما در مسیح متأسفانه ناسازگار و به طرز تاسف باری فاقد صلاحیت است.

متکلمان، گاهی بر اساس آنچه کتاب مقدس می گوید، و گاهی بر اساس چیزی که مستقیماً در کتاب مقدس بیان نشده است، یک مفهوم را شکل می دهند و تعریف می کنند. در اینجا چیزی که مزمور سرا نمی گوید این است که اگر گناه کند خدا دعای او را نمی شنود و نمی گوید اگر در دلش گناه باشد خداوند دعایش را نمی شنود. داوود همیشه در مزامیر به گناهان خود اعتراف کرد و می دانیم که او نگفته است که فقط افراد مقدس می توانند دعا کنند. وگرنه هیچ کس صلاحیت نماز را نداشته است. در واقع شرط ورود انسان به ملکوت خدا گناهکار است. عیسی گفت که نیامده تا عادلان را بخواند، بلکه گناهکاران را به توبه دعوت کند. از الگویی که دعای خداوند به ما می دهد، می دانیم که اعتراف بخشی جدایی ناپذیر از دعا است، و اول یوحنا 1 : 9 می گوید که هر که اعتراف نکند بخشیده نمی شود.

یکی از معلمان سابق من، دکتر جرسونا، یک بار در جلسه ای گفت که او زنی را رهبری می کرد که به او اعلام کرد که بیست سال است که گناه نکرده است. دکتر GESENNA گفت که برای او متاسف است، زیرا آنچه او گفت فقط به این معنی است که او 20 سال است که دعا نکرده است، حداقل نه به روشی که خداوند عیسی به ما گفته است.

من پیشنهاد نمی کنم که هر چه بیشتر گناه کنیم صلاحیت بیشتری برای دعا کردن داریم. این یک اشتباه آشکار است

در نتیجه. اما اعتراف به گناهان و درخواست از خدا برای بخشش گناهان و بخشش «بدهی‌های» ما، بخشی جدایی ناپذیر از فهرست دعاهای خود خداوند است. در واقع، هر چه بیشتر خداپسندتر باشیم، خالصانه تر تلاش می کنیم تا گناه نکنیم و با دردناکی گناه خود را می شناسیم. خیلی شبیه تجربه بالا رفتن از کوه بود، هر چه به کوه نزدیکتر می شدیم کوه بزرگتر به نظر می رسید. می‌توانیم از «داستان شاهزاده خانم و نخود» استفاده کنیم تا نشان دهیم که شاهزاده خانم برای مدتی دور بود و وقتی برگشت، خیلی‌ها می‌خواستند جعل او باشند. برای اینکه ثابت شود شاهزاده خانم سلطنتی واقعی کیست، آزمایشی در دربار ابداع شد که در آن تعدادی تشک با یک نخود کوچک در آن چیده شده بود. در نتیجه همه پرنسس های قلابی متوجه لوبیا نشدند، فقط شاهزاده خانم واقعی وقتی دراز کشید احساس ناراحتی می کرد، چون لوبیا کوچولو را حس می کرد، او به آن لوبیای کوچولو بسیار حساس بود.

معنای این داستان باید برای مسیحیان روشن باشد، وقتی چنین حساسیتی نسبت به گناه داریم، حساسیت سلطنتی داریم. هر چه به خدا نزدیکتر باشیم، کوچکترین گناه در ما عمیقاً آزار دهنده است.

صدیقه روشنگر بازدید : 131 پنجشنبه 12 اسفند 1400 زمان : 23:36

تمام این اعمال اشاره می کند که نماز یک عمل فعال است. اگرچه ممکن است هنگام دعا احساس آرامش داشته باشیم، اما دعا همچنان یک عمل است، وقتی نماز می خوانیم تماشاگر منفعل یا شنونده بی طرف نیستیم، نماز انرژی می گیرد.
کتاب مقدس به ما می گوید که دعای جدی افراد عادل بسیار ثمربخش است ( یعقوب 5:16 ) . دعای غم انگیز عیسی در جتسیمانی، دعای جدی و جدی بود. عرق او مانند قطرات خون بر زمین فرود آمد و یعقوب تمام شب را در بینوئل با فرشتگان کشتی گرفت. به طور خلاصه، دعا احساسی است تا بی تفاوت.
عیسی مَثَل بیوه‌زنی را گفت که اصرار داشت پرونده خود را به قاضی ظالم برساند. قاضی که نه از خدا می ترسید و نه به دنیا احترام می گذاشت، شکایت بیوه زن را شنید، از انبوه شکایت های گریان متأثر نشد، بلکه به خاطر عذاب همیشگی بیوه زن برای انتقام گرفتن از او متأثر شد. یعنی بیوه بی وقفه قاضی را اذیت می کرد تا او را وادار به عمل کند.
این مثل برای این نیست که بگوییم خدا نسبت به نیازهای ما بی تفاوت است و باید قبل از شنیدن دعای ما تا حد بی حوصلگی نسبت به ما وسواس داشته باشد، بلکه این نیست که یک قاضی عادل را با خدای کاملاً عادل مقایسه کنیم. در اینجا یک روش مقایسه است. عیسی در تمثیل‌های خود از عبارت «چقدر بیشتر» استفاده کرد. در اینجا عیسی گفت: « آیا خدا انتقام برگزیدگان خود را که شبانه روز گریه می‌کنند نگرفته است و انتقام آنها را نخواهد گرفت ؟» ( لوقا 18:17 ) پس هدف این مقایسه این است: فرض کنید مردی، قاضی ناعادل می‌تواند به سخنان گوش کند. تقاضای مداوم زنان بیوه، چقدر بیشتر قاضی ما در بهشت دعاهای ما را بیشتر خواهد شنید؟ در اینجا بیوه استقامت به قدیسی تشبیه شده است که شبانه روز فریاد می زند. درست مثل بالش پادشاه دیوید که تمام شب از گریه او خیس شده بود. بنابراین دعای اولیای الهی در پیشگاه خداوند سرشار از احساس و حتی اشک است.
اضطرار راه صحیح دعاست، اما تعصب نه. بین این دو فرق است، هر دو دعاهای پرشور و احساسی هستند.
اضطرار از دو جهت می تواند به تعصب تبدیل شود: فکری و عاطفی. اضطرار وقتی به دیوانگی تبدیل می شود که ذهن از فکر کردن باز می ماند و احساسات از کنترل خارج می شوند. دعای متعصبانه به نوعی چرندیات سرسام آور می لغزد که خدا را تسبیح نمی کند.
تعصب تلاشی برای تقلید از اضطرار خداپرستی است، اما جعلی است. ما اینجا هستیم تا به کسانی که عمداً احساسات دیگران را دستکاری می کنند هشدار دهیم. فوریت معنوی واقعی مقدس و زیبا است و نمی توان عمداً وانمود کرد. به راحتی می توان اضطرار را با تعصب اشتباه گرفت و این سردرگمی کشنده است.
عبادت و ستایش
همانطور که دعای خداوند به ما نشان می دهد، مناسب ترین دعا با عبادت و ستایش خداوند آغاز می شود. متأسفانه، اکثریت قریب به اتفاق دعاهای ما به محض آمدن با درخواست های ما همراه است. ما اغلب فقط زمانی به خدا می رویم که چیزی را بخواهیم. غالباً ما آنقدر مشتاقیم که خواسته ها و نیازهای خود را مطرح کنیم (در واقع، خدا قبلاً آن را می دانست) که یا به سادگی از عبادت و ستایش صرف نظر می کنیم یا ظاهراً.
با ترک عبادت و حمد، باطن نماز قطع می شود. دعای جدی برای حاجت یا دعای خود یک چیز است و برای عبادت و ستایش یک چیز دیگر. در طول اعصار، دعای مقدسین بزرگ و مبارزان دعای کلیسا با اشتیاق آنها برای پرستش و ستایش خدا مشخص شده است.
باشد که خدا ما را از حدس و گمان در مورد تعالیم مسیح منع کند، اما باید اعتراف کنم که از پاسخ عیسی به شاگردانی که از او در مورد دعا پرسیدند، کمی شگفت زده شدم. هنگامی که شاگردان از او پرسیدند: "به ما یاد بده که چگونه دعا کنیم"، انتظار داشتم پاسخ او دعای خداوند نباشد، بلکه به آنها پاسخ دهد: "اگر می خواهید یاد بگیرید که چگونه دعا کنید، مزامیر را بخوانید."
من کمی تعجب کردم که عیسی به شاگردان اجازه نداد مزامیر را بخوانند. مزامیر نه تنها حاوی قلب باز داوود است، بلکه مملو از پرستش و ستایش خداوند است که توسط روح القدس نازل شده است. این الگوی دعایی است که ما می توانیم به خوبی از آن پیروی کنیم.
تردید و ضعفی که در بیان عبادت و ستایش با آن مواجه می شویم، ممکن است دو ریشه داشته باشد. اولین مورد این است که ما واژگان مناسب نداریم. وقتی صحبت از ستایش خدا به میان می‌آید، اغلب در یافتن کلمات شکست می‌خوریم و ادگار پو گفت که نوشتن کتاب‌های رسی به زبان ساده تر از شعر مناسب است. هدف از شعر بالا بردن روح انسان به ارتفاعات عالی است، جای تعجب نیست که مزامیر در کتاب مقدس در قالب شعر نوشته شده است. در زبور، روح انسان در بیان کلمات حمد و ستایش خداوند به بالاترین حد خود می رسد.
بسیاری از اعضای جنبش کاریزماتیک می گویند که یکی از دلایل اصلی آنها برای دنبال کردن موهبت زبان، استفاده از زبان دعا برای دور زدن فقر زبان و واژگان است. مردم اغلب احساس می کنند که کلمات آنها برای ابراز حمد و ستایش خداوند کافی نیست و این کمبود گاهی اوقات می تواند ناامید کننده باشد. چارلز وسلی نیز این احساس را در شعر "کاش هزار زبان داشتم" بیان می کند که در آن می خواند که مردم فقط یک زبان دارند که مانع پرستش و ستایش ما از خدا می شود. و نود و نه زبان.
مزمورنویسان از کلمات ساده اما قدرتمند استفاده می کردند تا با قلب خود احترام خود را برای خدا بیان کنند، اما بدون دور زدن سر خود. لب گشودند و حمد و ثنای خداوند را سر دادند. بدون شک این ستایش ها الهام گرفته از روح القدس و نتیجه ذهن غوطه ور آنها در امور خدا بود.
دلیل دیگر ناآگاهی ماست. ما کم حرف نیستیم، بلکه از خدایی که ستایش می کنیم ، بی اطلاع هستیم . عبادت ما هم فاقد معرفت خداست.
بیایید مرد جوانی را مثال بزنیم که عاشق شده و برای دوست دخترش نامه ای عاشقانه می نویسد. این پسر ممکن است مردی خجالتی و محجوب باشد، اما با علاقه و قلم، شکسپیر دیگری است. نامه های عاشقانه ای که او می نویسد شاید ادبی نباشند، اما به هیچ وجه فاقد واژگان نیستند. چون عاشق است دلش به قلمش فرمان می دهد.
چگونه یک انسان می تواند برای خدایی که نمی شناسد کتاب عشق بنویسد؟ چگونه دهان آدمی می‌تواند ستایش یک موجود ماورایی مبهم و بی‌نام را سرازیر کند؟ خداوند دارای شخصیت است، او دارای تاریخچه شخصی طولانی است و نه تنها در صحنه باشکوه طبیعت، بلکه در بین خطوط کتاب مقدس نیز خود را برای ما آشکار می کند. اگر ذهن ما مملو از کلام او باشد، زبان های دست و پا چلفتی ما کلمات ستایش آمیز با معنی روشن را می ریزد و با غوطه ور شدن در مطالعه مزامیر، نه تنها به درک عمیقی از نحوه پرستش و ستایش خداوند دست خواهیم یافت، و در مورد خدایی که ما می پرستیم و ستایش می کنیم بیشتر آشنا خواهیم شد.
چرا باید او را عبادت و ستایش کنیم؟ زیرا مسئولیت ما به عنوان انسان است. خداوند ما را فرا می خواند تا زمین را از جلال خود پر کنیم. ما به شکل او آفریده شده ایم تا جلال او را منعکس کنیم و هدف اصلی زندگی ما جلال نام خداست. باید او را عبادت و ستایش کنیم، اما از او تعارف نکنیم، مثل اینکه چند کلمه نیکو بگوییم تا از او چیزی بخواهیم. متوجه می شویم که فرشتگان در بهشت عرش خدا را احاطه کرده اند و او را عبادت و ستایش می کنند.
چرا عبادت و ستایش در عمل اهمیت دارد؟ زیرا کل زندگی مسیحی، زندگی اطاعت و خدمت، با قدوسیت و کرامت خداوند که در ذهن ما حک شده است، پیش می رود و جان می گیرد.
اگر قرار است برای کسی کار بسیار سختی انجام دهم، ابتدا برای آن شخص احترام قائل هستم. اگر کسی می خواهد که من به دنیا بروم و خشم، آزار و اذیت و خصومت را تحمل کنم، باید برای آن شخص احترام عمیقی قائل باشم. تنها به این ترتیب کار برای تکمیل آسان تر می شود.

هنگامی که نماز خود را با حمد و عبادت آغاز می کنیم، زمینه را برای اعتراف، شکرگزاری و دعاهای بعدی فراهم می کنیم. عبرانیان 4:16 به ما می گوید که باید بدون محدودیت وارد قدس القدس شویم، زیرا پرده توسط صلیب برداشته شده است. شمشیر شعله ور شده توسط فرشته در دروازه بهشت دور انداخته شده است (توجه داشته باشید : این به پیدایش 3:24 اشاره دارد ) . مسیح راهی برای نزدیک شدن ما به پدر ایجاد کرده است، اما اگر به تاریخ نگاه کنیم، مردم هنوز فکر می کنند که خدا هنوز بسیار برتر از آنهاست، و بنابراین فاصله ای محترمانه را حفظ می کنند. شکل دعا به قدری سختگیرانه است که اغلب تضاد فاحشی بین کلیسا و مؤمن عادی وجود دارد.

امروز «دعای ناطق» داریم. با خدا اینطوری حرف میزنیم: "خدایا تو چطوری؟ امروز حالم خوب نیست، اما ...میدونی من و تو با هم راهی داریم، نظرت چیه؟" خدا خیلی معمولی است. از نظر تاریخی، امروزه مردم به دلایلی این کار را انجام می دهند. این یک واکنش متقابل در برابر تمرکز بیش از حد روی فرم است، اما انجام این کار به خودی خود منجر به خودپسندی می شود. این عمل در ابتدا برای حذف مواد ساخته شده توسط انسان در نظر گرفته شده بود، اما بدترین چیزهای ساخته شده توسط بشر را ایجاد کرد. موجودی چنین صلاحیتی ندارد که بیاید و مستقیم با خدا اینقدر بی پروا صحبت کند.خداوند ما را دعوت می کند که آزادانه به سوی او بیاییم، اما باید به یاد داشته باشیم که وقتی با خدای متعال رو در رو می شوید، همچنان به سوی خدا می آییم. ، چه کسی جرات دارد در یک بازی فوتبال مانند یک دوست صحبت کند؟ می‌توانیم با جسارت بیاییم، اما نباید عجولانه بیاییم، نباید با نارضایتی بیاییم و اتفاقی بیاییم، انگار با دوستان قدیمی کنار می‌آییم.

وقتی نمازمان را با ستایش و ستایش شروع می کنیم، تصدیق می کنیم که با چه کسی صحبت می کنیم. دستور زبان ما نباید کامل باشد و کلمات ما نباید زیبا باشند، بلکه آنچه می گوییم باید منعکس کننده آنچه خداوند است باشد. هیبت عبادت و ستایش می تواند ما را به نگرش مناسبی برساند که به ما امکان می دهد با اعتراف و دعا دنبال کنیم.

کتاب‌های زیادی هستند که اخیراً منتشر شده‌اند و سعی دارند ما را متقاعد کنند که اگر فقط مراحلی را که آنها برای دعا تعیین کرده‌اند دنبال کنیم، خداوند آنچه را که می‌خواهیم به ما می‌دهد، و به نظر می‌رسد این نویسندگان می‌گویند: "این کار را انجام دهید یا استفاده کنید. اگر نماز بخوانی، با یقین می دانی که خداوند خواسته ات را برآورده می کند.» این دعا نیست، جادو است. این ایمان نیست، خرافات است. این تلاشی است برای دستکاری خدای مقتدر با ترفندهایی به طوری که کسانی که اینگونه دعا می کنند فراموش کنند با چه کسی صحبت می کنند. خدای مقتدر را نمی توان دستکاری کرد، او قلب همه کسانی را که به او دعا می کنند می شناسد، برای دعای واقعی مقدمه ای وجود دارد و آن این است که مردم باید خاضعانه از خدای لشکریان اطاعت کنند، عبادت کنند و ستایش کنند.

اعتراف

پس از عبادت و حمد، باید به اقرار و توبه برسیم. به یاد داشته باشید، جدا از کار تمام شده مسیح، ما اصلاً صلاحیت آمدن به نزد خدا را نداریم، ما شایسته نیستیم که به تنهایی و آنچه انجام داده ایم با خدا صحبت کنیم، و هیچ چیزی در ما نیست که بتواند ما را به خدا برساند. کتاب مقدس به ما می گوید که خدا آنقدر مقدس است که حتی نمی تواند به گناه نگاه کند. خدا به افراد صالح نگاه می کند، اما ما در زندگی روزمره خود چندان عادل نیستیم. علیرغم گناهانمان، خدایی که به آن خدمت می کنیم، از ما دعوت می کند که نزد او بیاییم.

پیش از این که دعای ربانی را مطالعه کردیم، به نکاتی از اقرار و توبه اشاره کردیم. همانطور که عیسی در این الگوی دعا به ما نشان داد، اعتراف بخشی عادی از گفتگوی ما با خدا است. اعتراف یک شکل پیش پا افتاده و بی دردسر نیست، فقط باید چند بار در سال انجام شود. اعتراف باید دعای روزانه یک مسیحی باشد، زیرا تمام زندگی ما با اعتراف و توبه همراه است، دلیل اصلی نیاز به اعتراف و توبه هر روز این است که ما هر روز قانون خدا را زیر پا می گذاریم و کاری را که نباید انجام می دهیم انجام می دهیم. اما آنچه را که خدا به ما دستور داده است انجام ندهید. ما هر روز به خدا بدهکاریم، بنابراین نمازهای روزانه ما باید حاوی محتوای اقرار و توبه خالصانه باشد.

جای تعجب نیست که آیین کاتولیک رومی توبه را به مقام مقدس ارتقا می دهد. صرفاً به این دلیل که آیین توبه هدف اصلاحات بود، نقش منفی در قتل بیش از حد اعترافات توسط مسیحیان پروتستان داشت. این یک نمونه کلاسیک از ترک غذا به دلیل خفگی است. اصلاح طلبان نمی خواستند از شر اعتراف خلاص شوند، اما آنها در عمل در کلیسای پس از اصلاحات این کار را انجام دادند.

آیین توبه در کاتولیک رومی شامل چندین چیز است: اعتراف شفاهی به گناهان، بخشش توسط یک روحانی و سپس "غرامت گناه" برای برآوردن الزامات آیین مقدس. این «برطرف کردن عیب‌ها» می‌تواند به صورت آشکار و چند بار گفتن کلمات ستایش مریم یا خدای پدر باشد، یا در واقع انجام کاری دشوارتر باشد. این روش کفاره برای مسیحیان توبه‌کار طراحی شده است تا بتوانند کارهای نیک را برای جبران گناهان خود جمع کنند تا خدا بتواند آنها را به فیض عادل شمرده است.

این آخرین مورد بود که باعث بزرگ ترین جنجال قرن شانزدهم شد. اصلاح طلبان معتقد بودند که این انتساب بر کفایت و اثربخشی کار رستگاری که مسیح برای ما بر روی صلیب انجام داده است، سایه می افکند. این دکترین کاتولیک رومی برای جبران عیوب، آموزه های کتاب مقدسی را در مورد توجیه تنها با ایمان مسدود می کند.

در مجادله بر سر مراسم اعتراف، پروتستان ها به اهمیت اقرار و اعتراف اعتراضی نکردند و اعتراف به گناه را در میان مسیحیان انکار نکردند. چیزی که آنها به چالش می کشند این است که ما باید در برابر روحانیت اقرار کنیم. اما آنها اذعان دارند که این آموزه کتاب مقدس است که مردم به گناهان خود اعتراف می کنند. اعلام عفو توسط روحانیت موضوع مهمی نبود. زیرا کلیسای کاتولیک روم همیشه تعلیم داده است که مفهوم روحانیون که آمرزش گناهان را اعلام می کنند بر اساس آنچه عیسی در مورد کلیسا در متی 16:19 تعلیم داد است : " هر چه بر روی زمین ببندید در آسمان نیز بسته خواهد شد و هر چه را بگشایید. زمین در آسمان بسته خواهد شد و در آسمان آزاد خواهد شد .» این به سخنگوی کلیسا این اختیار را داد که از طرف مسیح برای کسانی که اعتراف کرده و توبه کردند، آمرزش گناهان را اعلام کند.

کلیسای کاتولیک روم می‌داند که به معنای عالی، قدرت بخشش گناهان در اختیار روحانیون نیست. آنها چیزی بیش از نمایندگان مسیح نیستند. عملاً، بخشش یک کشیش هیچ تفاوتی با یک واعظ پروتستانی ندارد که اطمینان بخشیدن به بخشش خدا را تأیید می کند، همانطور که از منبرهای روزانه در سراسر کشور اعلام می شود.

یوحنای رسول به ما می‌گوید: « اگر به گناهان خود اعتراف کنیم، خدا امین و عادل است تا گناهان ما را ببخشد و ما را از هر ناراستی پاک کند .» (اول یوحنا 1 : 9 ) در اینجا می‌بینیم که خدا وعده می‌دهد که گناهان ما را ببخشد. نادیده گرفتن یا نادیده گرفتن این وعده مسلماً خطرناک است. خداوند به ما دستور می دهد که به گناهان خود اعتراف کنیم و وعده می دهد که گناهانمان را ببخشد، پس واضح است که باید هر روز به گناهان خود اعتراف کنیم. آنچه باید توضیح داده شود این است که اقرار و توبه به چه معناست و شامل آن موارد می شود.

ما می توانیم دو اعتراف متفاوت را تشخیص دهیم: یکی اعتراف ناقص از شرم است و یکی اعتراف واقعی. اولی یک تظاهر است و هرگز نمی تواند ما را به بخشیدن وادار کند. کمی مثل این است که کودکی که کار بدی انجام داده است توسط مادرش درجا گیر می افتد و گریه می کند و می گوید: "مامان، مامان، متاسفم، لطفا نده" مرا بزن". این نوع توبه کاملاً به دلیل ترس از مجازات است. زمانی که گناهکار به گناهان خود نزد خداوند اعتراف می کند، از روی پشیمانی واقعی نیست، بلکه برای اجتناب از رفتن به جهنم است.

اعتراف و توبه واقعی توبه به درگاه خداوند است که در برابر خدا گناه کرده است. در این زمان، گناهکار برای گناه خود سوگواری می کند، نه برای از دست دادن پاداش یا ترس از قضاوت، بلکه به این دلیل که جلال خدا را جریحه دار کرده است. کاتولیک های رومی دعایی برای بیان اعتراف گناهکار در اعتراف دارند.

" خدایا من واقعاً از ته دل احساس بدی دارم چون به تو گناه کردم. از همه گناهانم به خاطر عذاب عادلانه تو متنفرم و مهمتر از آن خدای من چون به تو گناه کردم گناه کردم. در برابر تو، خدایی که از صمیم قلبم اینقدر خوب و شایسته عشق من هستی، تصمیم می گیرم که به یاری لطف تو، دیگر گناه نکنم و به چنین چیزهایی دست نزنم .»

این دعای توبه فراتر از توبه ناقص به دلیل ترس از مجازات است. این یک پشیمانی خداپسندانه برای گناه کردن در برابر خداوند است. توجه داریم که در اینجا گناهکار اعتراف می کند که خدا کاملاً خوب است و شایسته محبت منحصر به فرد ما است. با کارهای خود توجیه می شود

این دعا همچنین شامل تصمیم برای ترک گناه، تمایل به ترک عادات گناه آلود یا حتی ترک چنین کارهایی است. متواضعانه اعتراف می کند که باید بر رحمت و کمک خداوند تکیه کند.

البته این دعا را می‌توان به صورت اجمالی و صرفاً به صورت مکانیکی و بدون ندامت قلبی خواند. اما خود دعاها نقطه اعتراف و توبه واقعی را در بر می گیرند که بیشتر معنای خود را در فرهنگ ما از دست داده است، و سخت نیست که مردم اعتراف کنند که گناهکار هستند، زیرا کمتر کسی می گوید که او گناهکار است. خودت کامل هستی آنچه اغلب می شنویم این است: "بله، من یک گناهکار هستم، آیا همه ما گناهکار نیستیم؟ هیچ کس کامل نیست." احتمالاً یافتن کسی که ادعا کند بی تقصیر است و به همه چیز پایبند است، سخت است. قانون طلایی (یعنی : با دیگران همانطور رفتار کن که دوست داری با تو رفتار کنند ).

دشواری در اعتراف به جدی بودن گناهانمان، بی خدایی مطلق اعمالمان نهفته است. اغلب، چون همه ما گناهکار هستیم و همه گناه داریم، اعتراف و توبه ما سطحی است و ما فاقد آن صداقت و احساس اضطرار هستیم. مزمور 51 دعای یک گناهکار برای اعتراف صادقانه است که توسط نویسنده، پادشاه داوود، پس از ارتکاب زنا با بثشبا نوشته شده است. داوود بدون هیچ بهانه ای نزد خدا آمد. او از خدا نخواست که شرایط خاصی را که در آن مرتکب گناه شده است در نظر بگیرد، و همچنین نگفت که به این دلیل که در مقام پادشاهی بسیار تنها بود، مرتکب گناه شد و داوود سعی نکرد از شدت گناه بکاهد. گناه در برابر خدا در اینجا او به دنبال دلیل، بهانه، برای توجیه خود نیست که رایج ترین دفاع از مجرمان است.

داوود گفت: " من گناهان خود را می دانم، و گناهان من همیشه در پیشگاه من است... تو وقتی مرا توبیخ می کنی عادل و عادل هستی " (مزمور 51 : 3-4 ). به عبارت دیگر، داوود معتقد بود که خداوند مطلقاً عادل است، هرچند خداوند او را به شدت مجازات کرد. آنچه داوود نشان داد دقیقاً همان چیزی بود که خدا گفته بود که او را تحقیر نخواهد کرد و این یک قلب شکسته و پشیمان بود. داوود به درگاه خدا دعا کرد و گفت: « خدایا، در من دلی پاک بیافرین و روحی صالح را در من بازگردان، مرا از حضور خود دور نکن، روح‌القدس خود را پس نگیر، بلکه به من بازگردان، تا شادی نجات را داشته باشم. و مرا با روحی رغبتی حمایت کن » (مزمور 51 : 10-12 ). داوود مهمترین عنصر اعتراف را درک کرد: اتکای کامل به رحمت خدا. نمی توانست کفاره خودش را بدهد. او نمی توانست در مقابل گناهی که مرتکب شده بود چیزی بگوید یا کاری انجام دهد و در پیشگاه خدا برایش مطلقاً غیر ممکن بود. داوود بدهکاران ما را می‌شناخت که نمی‌توانیم بدهی‌های خود را به آنها بپردازیم، چیزی که بعداً عیسی تعلیم داد.

اعتراف و توبه مانند اعلام ورشکستگی است خداوند کمال را می طلبد. كوچك ترين گناه نيز كارنامه كامل را خدشه دار مي كند و تمام اعمال خوب ما در اين دنيا نمي تواند اين لكه را محو كند و خود را از نقص به كمال تبديل كند. هنگامی که گناه انجام شود، ما از نظر اخلاقی ورشکسته شده ایم. تنها امید ما برای کفاره و رستگاری گناهانمان، شخص کامل است.

پس از گناه، تنها گزینه ما اعتراف و توبه است. کسانی که به گناهان خود اعتراف نمی کنند و توبه می کنند بخشیده نمی شوند، ما باید با اخلاص پیش خدا بیاییم تا به گناهان خود اعتراف کنیم و توبه کنیم، داوود گفت: شما قربانی را دوست ندارید... قربانی که خدا می خواهد روح شکسته است. ای خدای شکسته و پشیمان، دل، حقیر نخواهی بود » (مزمور 51 : 16-17 ).

در اینجا، داوود آنچه را که بسیاری در عهد عتیق درک نمی‌کنند بسیار عمیق می‌داند: قربانی‌هایی که در معبد تقدیم می‌شوند هیچ کاری برای گناهکاران نمی‌کنند. نذورات قربانی هایی هستند که به کمال قربانی فراتر از خودشان اشاره می کنند. فقط بره کامل و بی عیب و نقص می تواند واقعاً کفاره گناه را بپردازد. خون گاو و گوسفند نمی تواند گناه را از بین ببرد، اما خون عیسی می تواند. برای اینکه گناهان ما بازخرید و توسط مسیح پوشانده شود، باید با روحی شکسته و قلبی پشیمان به نزد خدا بیاییم.

فداکاری که خدا می خواهد روح شکسته و دل پشیمان است .

صدیقه روشنگر بازدید : 106 پنجشنبه 12 اسفند 1400 زمان : 23:35

نکته خنده دار این است که مردی که این مبلغ هنگفت را بدهکار بود از طلبکار التماس کرد که کمی بیشتر به او فرصت دهد، گویی می تواند آن را پس بدهد. این مقدار نجومی بدهی حتی با استانداردهای امروزی است. در آن زمان حقوق یک روز حدود هجده سنت بود. مردی که هجده دلار بدهکار بود می‌توانست آن را در سه ماه پس بدهد، بنابراین درخواست بخشش برای او زیاد نبود. اما طلبکار او که از نشان دادن لطف بزرگی که خود دریافت کرده بود خودداری کرد، بلافاصله شروع به مطالبه بدهی کرد که باید در اینجا مشخص شود. ظلم هایی که ما بین یکدیگر و بین مردم داریم مانند یک بدهی ناچیز هجده دلاری است و گناهان بی شماری که به خداوند متعال کرده ایم مانند یک بدهی هنگفت ده میلیون دلاری است.
ادواردز در خطبه معروف خود "قضاوت گناهکار توسط خدای عادل" گفت: "هر گناهی تا حدی غیر قابل بخشش است، بسته به شرافت و حیثیت حزبی که ما توهین می کنیم و توهین می کنیم." از آنجایی که خداوند بی نهایت جلال، بی نهایت متعالی و بی نهایت مقدس است، کوچکترین گناه باید عواقب بی نهایت داشته باشد. در نزد خداوند، چیزی که خدا را آزرده خاطر می کنیم، اما آن را گناه کوچک می شماریم، گناه کبیره خیانت است. ما بدهکارانی هستیم که نمی توانیم بدهی خود را بپردازیم، اما طلبکارانمان بخشیده و آزاد می شویم. اگر از یک طرف بگوییم به لطف خدا نجات یافتیم و بدهی‌هایمان بخشوده شد، اما از طرف دیگر احسانی به دیگران ندهیم و ذره‌ای رها نکنیم، این توهین به خداست. یک نکته مهم دیگر در اینجا وجود دارد. حتی اگر دیگران را ببخشیم، اصلاً اعتباری نیست، هرگز نباید در پیشگاه خداوند حاضر شویم و استغفار کنیم، زیرا دیگران را بخشیده ایم. بخشیدن ما از بدهی های دیگران به هیچ وجه خداوند را ملزم به بازپرداخت ما نمی کند. لوقا 17 : 1 روشن می کند که حتی بهترین اعمال ما نیز هیچ ارزشی ندارد: " پس وقتی همه آنچه را که ارباب به شما دستور داده انجام دادید، بگویید: ما بندگان بی فایده ای هستیم، این کاری است که باید انجام دهیم ."
هرگز نباید گمان کنیم که اطاعت ما حتی تا سر حد کمال می تواند سرمایه در پیشگاه خداوند باشد. از آنجا که اطاعت تنها حداقل نیاز برای شهروندان ملکوت خداست، اطاعت وظیفه اوست، تنها چیزی که می توانیم بگوییم عدم مجازات است، زیرا ما فقط کاری را انجام دادیم که باید انجام می دادیم، اطاعت هرگز نمی تواند اطاعت را بالاتر از مولایش کند. . ما در موقعیتی هستیم که به سادگی در برابر خداوند تعظیم کرده و از او طلب بخشش کنیم. اگر بخواهیم از خدا طلب بخشش کنیم، باید آماده باشیم که بدهی های دیگران را ببخشیم. در غیر این صورت، سخت است که بگوییم آیا واقعاً در مسیح هستیم یا خیر. نکته اصلی آنچه عیسی در اینجا می گوید این است: "کسی که بخشیده شود، دیگران را نیز خواهد بخشید." اگر زندگی و شخصیت مسیح را در خود آشکار نکنیم، چگونه به خود جرات می‌دهیم که زندگی و شخصیت مسیح را
بیایید کمی بیشتر فکر کنیم، اگر خدا یکی را بخشیده است، نمی توانیم؟ حتی خدایی که ربطی به گناه نداره اون آدمو بخشیده ولی یکی مثل ما که اینقدر گناه کرده ولی خدا بخشیده اون آدمو نمیبخشه؟ ما باید اجازه دهیم فیضی که به ما رسیده است در دیگران منعکس شود و ثابت کنیم که ما کسانی هستیم که آن را دریافت کرده ایم. این روشی است که ما قانون طلایی را در زندگی خود اجرا می کنیم (توجه: در فرهنگ غربی، گفته عیسی "با دیگران آن گونه رفتار کن که دوست داری مردم با تو رفتار کنند " مدت هاست که یک قانون رفتاری شناخته شده بوده است، بنابراین نویسنده در اینجا ذکر نشده است. ).
بخشش یک امر خصوصی نیست، بدن مسیح گروهی از مردم است که با هم زندگی می کنند و اغلب یکدیگر را می بخشند. مشخصه گروه ما این است که همه ما بخشیده شده ایم، گناهکاران بخشیده شده ایم.
چیزی که عیسی از ما می خواهد به آن توجه کنیم این است که ما نه تنها باید به صورت افقی، بلکه عمودی و به سمت بالا نگاه کنیم و هر روز از خدا بخواهیم که گناهان ما را ببخشد.
ممکن است برخی بپرسند: اگر خداوند ما را بخشیده است، چرا ما باید استغفار کنیم؟ آیا درست است آنچه را که او قبلاً به ما داده است بخواهیم؟ همیشه فقط یک پاسخ اصلی برای این نوع سوالات وجود دارد: ما می پرسیم زیرا خداوند به ما دستور می دهد. اول یوحنا 1 : 9 اشاره می کند که یکی از ویژگی های یک مسیحی این است که دائماً از خدا طلب بخشش و بخشش کند و زمان فعل در یونانی اصلی در اینجا "پیشرو" است. بخشش چیزی است که یک مسیحی را از دیگران متمایز می کند. کافران گناهان خود را نمی بینند و نمی پذیرند، اما مسیحیان نسبت به گناهان و بی لیاقتی آنها بسیار حساس هستند. اعتراف به گناه بخش بسیار مهمی از دعای مسیحی است.
برای خودم این که از خدا بخواهیم که ما را ببخشد همانطور که ما دیگران را می بخشیم کمی ترسناک است. این تقریباً درخواست عدالت از خداوند است. من به دانش‌آموزانمان هشدار دادم: "هرگز از خدا عدالت نخواهید. زیرا این چیزی است که احتمالاً به دست خواهید آورد." اگر خدا مرا به همان نسبتی که می‌خواهم دیگران را ببخشم، ببخشد، می‌ترسم این کار را بکنم. دردسر بزرگ.
این الزام برای بخشیدن دیگران همانطور که بخشیده می شویم در مورد خودمان نیز صدق می کند. هنگامی که به گناهان خود نزد خدا اعتراف می کنیم، وعده خدا داریم که ما را خواهد بخشید. متأسفانه ما همیشه به این وعده اعتقاد نداشتیم. اعتراف مستلزم این است که در دو سطح فروتن باشیم، اول اینکه واقعاً به گناه خود اعتراف کنیم و دوم اینکه با فروتنی بخشش را بپذیریم.
یک بار شخصی که به شدت از گناه ناراحت بود از من پرسید: «من بارها و بارها از خدا خواسته ام که این گناه مرا ببخشد، اما هنوز احساس گناه زیادی دارم، چه کنم؟» وضعیت او تکرار نشد. ارتکاب یک گناه بارها و بارها، اما دعای مکرر برای گناهی که قبلا انجام شده است.

جواب دادم: "پس باید دوباره دعا کنی و از خدا بخواهی که تو را ببخشد." در حالی که در چشمانش ناامید شده بود گفت: "اما این کار را کردم! بارها و بارها از خدا خواسته ام که مرا ببخشد." چه فایده ای دارد که دوباره اینگونه دعا کنیم؟

داشتم با حالتی تقریباً سر به زیر جوابش را می دادم: "من به شما پیشنهاد نمی کنم که از خدا بخواهید گناه شما را ببخشد، از شما می خواهم که از خدا بخواهید که اعتماد به نفس شما را ببخشد."

او با مشکوک به من نگاه کرد و گفت: "اعتماد به نفس؟ من کجا هستم؟" او فکر کرد که درخواست های مکرر خود برای بخشش دلیلی بر فروتنی او است. آنقدر از این گناه توبه کرد که احساس کرد باید همیشه توبه کند، گناهش بزرگتر از آن است که یک توبه کافی باشد. دیگران را به فیض بخشیده، هر چقدر هم که لطف خداوند بزرگ باشد، مقدر است که برای همیشه از این گناه توبه کند. این نوع غرور، دیواری در درون او ایجاد کرد و او را از پذیرش بخشش خداوند باز داشت. وقتی خدا وعده می دهد که گناهان ما را ببخشد و ببخشد و ما از پذیرفتن بخشش خودداری کنیم، به وفاداری خداوند توهین می کنیم. بعد از اینکه خداوند ما را بخشید، این هم وظیفه و هم امتیاز ماست که خود را ببخشیم.

ما را به وسوسه نکش، بلکه ما را از شر نجات ده

در نگاه اول، کلمات دعای پروردگار دو دعای متفاوت به نظر می رسند، اما اینطور نیست. این یک عبارت موازی است که معمولاً در عهد عتیق استفاده می شود. همین را به دو صورت مختلف می گوید. عیسی نگفت که اگر به او دعا نکنیم، خدا ما را با شرارت وسوسه خواهد کرد. یعقوب 1:13 به طور خاص بیان می کند که خدا مردم را وسوسه نمی کند . خداوند ممکن است انسان را بیازماید، اما هرگز انسان را با شرارت وسوسه نخواهد کرد.

همه وسوسه ها از شیطان نمی آیند، جیمز همچنین تعلیم داد که ما توسط امیال خود وسوسه می شویم. البته شیطان چیز خوبی نیست، اما وقتی شر ذاتی انسان انسان را وسوسه کند، نیازی به کمک شیطان ندارد.

وقتی از خدا می‌خواهیم که وسوسه نشویم، همان چیزی است که از خدا بخواهیم ما را از شر نجات دهد. نسخه انگلیسی کینگ جیمز بهترین ترجمه برای این جمله کتاب مقدس نیست. آنچه عیسی در اینجا در مورد آن صحبت می کند به معنای عام شر نیست. در یونانی، شر (کلمه چینی در اینجا به عنوان "شر" ترجمه می شود) یک اسم خنثی است. اما در این دعای خداوند، کلمه "شر" مذکر است (توجه: در بسیاری از زبان های غربی، اسامی به مذکر، مونث و خنثی تقسیم می شوند، شبیه به چینی "او"، "او"، "آن"). عیسی می‌گوید که ما باید از خدای پدر بخواهیم که ما را از شر «بد» رهایی بخشد، دشمنی که می‌خواهد آنچه مسیح در این دنیا انجام داده است نابود کند. مارتین لوتر آن را «حمله لجام گسیخته شیطان» نامید.

عیسی به ما گفت که از پدر سپر بخواهیم، نه برای اجتناب از آزمایشات این جهان، بلکه برای محافظت از ما از قرار گرفتن مستقیم در معرض حمله شیطان. در "دعای کاهن اعظم" خود (توجه داشته باشید: کل انجیل یوحنا 17 دعای کاهن اعظم نامیده می شود، یعنی: دعای خداوند عیسی برای ما) عیسی از پدر نخواست که شاگردانش را بیرون بفرستد. از جهان، اما از پدر خواسته شد که آنها را از (شریر 17:15 ).

ما حضور نجات بخش خدا را می خواهیم که بدون آن به راحتی می توانیم طعمه دشمن شویم. پطرس را به عنوان مثال در نظر بگیرید، درست پس از آن که او به تازگی سخنان سوگند خود را به عیسی پایان داد و عشق و ارادت عمیق خود را به عیسی ابراز کرد و آماده بود تا خود را وقف کند، عیسی به او نگاه کرد و به او گفت که خود را انکار خواهد کرد: شمعون، شمعون، شیطان می‌خواهد تو را مانند گندم غربال کند، اما من برای تو دعا کردم تا ایمانت از بین نرود (لوقا 22 : 31-32 ). به عبارت دیگر، عیسی به پطرس می‌گفت: «اگر به خودت تکیه کنی، برای شیطان لقمه‌ای می‌شوی.» اگر مسیح برای پطرس شفاعت نمی‌کرد، پطرس از دست می‌رفت و ایمانش از بین می‌رفت.

ما نه تنها از عیسی برای محافظت از ما در برابر دشمنانمان شفاعت می کنیم، بلکه خودمان از خدا می خواهیم که از ما محافظت کند.

عیسی الگوها و اولویت های زندگی دعای ما را در این شش درخواست بیان می کند، نتیجه دعای خداوند "زیرا پادشاهی، قدرت و جلال تا ابد از آن توست، آمین." این بیانیه در قدیمی ترین و معتبرترین متون مقدس است. در نسخه خطی نیست. بنابراین احتمالاً در متن اصلی نیست، بلکه نتیجه دعایی است که اغلب در کلیساهای اولیه استفاده می شد. اما هنوز هم یک جمله پایانی مناسب و درست است که بازخوانی آغاز دعای خداوند است و هدف دعای ما را ستایش می کند.



فصل چهارم تمرین نماز

هنگامی که شاگردان از عیسی پرسیدند چگونه دعا کنند، دعای خداوند به کلیسا داده شد. در این دعای بزرگ پروردگار، اولویت دادن به دعا را می بینیم و الگوی سیال دعا را می بینیم که با ستایش و حمد شروع می شود و با التماس و مناجات به پایان می رسد.

در انگلیسی، می‌توانیم از چهار حرف بزرگ برای توصیف الگوی دعا استفاده کنیم: ACTS (توجه داشته باشید: این نام انگلیسی کتاب «اعمال» در کتاب مقدس است). هر یک از این حروف نشان دهنده یک عنصر کلیدی در دعای مؤثر است.

الف - عبادت و حمد

ج - اقرار و توبه

ت - سپاس و ستایش

س - التماس دعا

صدیقه روشنگر بازدید : 118 پنجشنبه 12 اسفند 1400 زمان : 23:34

کالریمتری احتراق با دانش تخصصی در مورد کالریمتری واکنش های احتراق یک عنصر یا ترکیب سرو کار دارد. پس از تعریف استفاده از واحدها و ثابتهای فیزیکی ، در این کتاب اصول اساسی گرماسنجی احتراق و ابزارهای مختلف و کالری سنجهای مورد استفاده در آزمایشات برای اندازه گیری عملیات مربوط به دما و تغییرات زمانی آن بحث شده است. در یک مقاله تئوری و معیارهای طراحی کالیبراسیون کالری متر احتراق بحث شده است. مقاله دیگری در مورد نتایج بدست آمده از یک گرماسنج احتراق پس از اندازه گیری انرژی یا آنتالپی احتراق یک عنصر یا ترکیب بحث می کند. سپس این کتاب نیاز به تعریف دقیق فرآیند تصدیق یک انرژی اندازه گیری شده یا تغییر آنتالپی را بیان می کند.در یک مقاله ، چگونگی یافتن ارزیابی عدم اطمینان برای هر مقدار آزمایشگاهی تعیین شده از طریق تجزیه و تحلیل خطاهای تصادفی و انتشار خطاها ، ارائه شده است. چندین مقاله در مورد کالری متری احتراق فلزات ، ترکیبات فلزی و فلورین بحث می کنند. یک مقاله کاربردهای فن آوری واکنش گرما به ویژه در طراحی کارخانه تولید مواد شیمیایی را نشان می دهد که در آن مطلوب ترین مقدار راکتور باید کمترین هزینه را داشته باشد. این کتاب سپس در مورد روند کالریمتری احتراق مانند شیوع یک کالری سنجی احتراق بمب کوچک بحث شده است. این حجم برای تحقیقات ، تکنسین ها و دانشمندان در زمینه تجزیه ، بیوشیمی ، شیمی مصنوعی و پزشکی مفید خواهد بود.چندین مقاله در مورد کالری متری احتراق فلزات ، ترکیبات فلزی و فلورین بحث می کنند. یک مقاله کاربردهای فن آوری واکنش گرما به ویژه در طراحی کارخانه تولید مواد شیمیایی را نشان می دهد که در آن مطلوب ترین مقدار راکتور باید کمترین هزینه را داشته باشد. این کتاب سپس در مورد روند کالریمتری احتراق مانند شیوع یک کالری سنجی احتراق بمب کوچک بحث شده است. این حجم برای تحقیقات ، تکنسین ها و دانشمندان در زمینه تجزیه ، بیوشیمی ، شیمی مصنوعی و پزشکی مفید خواهد بود.چندین مقاله در مورد کالری متری احتراق فلزات ، ترکیبات فلزی و فلورین بحث می کنند. یک مقاله کاربردهای فن آوری واکنش گرما به ویژه در طراحی کارخانه تولید مواد شیمیایی را نشان می دهد که در آن مطلوب ترین مقدار راکتور باید کمترین هزینه را داشته باشد. این کتاب سپس در مورد روند کالریمتری احتراق مانند شیوع یک کالری سنجی احتراق بمب کوچک بحث شده است. این حجم برای تحقیقات ، تکنسین ها و دانشمندان در زمینه تجزیه ، بیوشیمی ، شیمی مصنوعی و پزشکی مفید خواهد بود.این کتاب سپس در مورد روند کالریمتری احتراق مانند شیوع یک کالری سنجی احتراق بمب کوچک بحث شده است. این حجم برای تحقیقات ، تکنسین ها و دانشمندان در زمینه تجزیه ، بیوشیمی ، شیمی مصنوعی و پزشکی مفید خواهد بود.این کتاب سپس در مورد روند کالریمتری احتراق مانند شیوع یک کالری سنجی احتراق بمب کوچک بحث شده است. این حجم برای تحقیقات ، تکنسین ها و دانشمندان در زمینه تجزیه ، بیوشیمی ، شیمی مصنوعی و پزشکی مفید خواهد بود.

صدیقه روشنگر بازدید : 12469 چهارشنبه 22 ارديبهشت 1400 زمان : 0:23
  • یک به روزرسانی جامع برای انعکاس تغییرات در قانون و عملکرد ، از جمله مطالب جدید در مورد دفع ایمن یا استفاده مفید از خاکستر ذغال سنگ
  • یک رویکرد مهندسی ساده ، ارائه راهنمایی عملی و داده های میدانی
  • نوشته شده توسط یک متخصص مستقر در این زمینه

خاکستر احتراق و مدیریت بقایا به مالکان و گردانندگان نیروگاه های نیروگاهی با زغال سنگ و بازیابی منابع کمک می کند. با استفاده از اصول و بررسی موارد مطالعات موردی که در این کتاب شرح داده شده است ، می توان از تصادفات و ناراحتی ها جلوگیری کرد و می توان اجازه قانونی را به دست آورد - کاهش هزینه ها.

این کتاب منحصر به فرد یک مرجع اساسی برای هر کسی است که مسئول دفع یا استفاده از بقایای احتراق است. این منعکس کننده 30 سال تمرین مهندسی است ، با استفاده از اصول شیمی بتن و مهندسی عمران / مکانیک خاک که توسط داده های صحرایی تأیید شده است. دکتر ریچارد گودوین ترکیب و اثرات زیست محیطی باقی مانده های احتراق را ارزیابی می کند ، و نه تنها بهترین روش ها را برای دفع ایمن ، بلکه همچنین طرحی را برای استفاده مجدد موثر ، از جمله برنامه هایی مانند پر کردن ساختار ، دوغاب و مواد دربندی ارائه می دهد.

مطالعات موردی و اطلاعات مربوط به هزینه ها برای گزینه های دفع خاکستر ، علاوه بر درسهایی که در مورد خرابی های برجسته ، مانند نشت دوغاب خاکستر مایع با خاکستر کارخانه فسیل کارخانه TVA Kingston ، گنجانده شده است. همچنین از اصول مهندسی برای بحث در مورد چگونگی جلوگیری از آینده استفاده می شود ناراحتی ها ، از جمله روش های بهتر آموزش و نظارت بر اپراتور

صدیقه روشنگر بازدید : 109 چهارشنبه 22 ارديبهشت 1400 زمان : 0:22

تولید ترکیبی انرژی الکتریکی و گرما حاوی مقالاتی از یک سمینار است که توسط کمیته انرژی الکتریکی کمیسیون اقتصادی سازمان ملل متحد برای اروپا تشکیل شده است ، که در نوامبر 1978 در هامبورگ ، جمهوری فدرال آلمان برگزار شد. این کتاب به اشتراک گذاشتن اطلاعات در مورد جنبه های اقتصادی و اجتماعی فن آوری های کارآمد تولید انرژی و گرما. همکاران کشورهای مختلف مقالاتی را در مورد موضوعات مختلف در مورد انرژی الکتریکی و تولید گرما مانند سیاست های انرژی برای صرفه جویی در انرژی ارائه می دهند تولید ترکیبی گرما و برق و گرمایش منطقه ای برای صرفه جویی در انرژی و جایگزینی روغن. جنبه های فنی و اقتصادی تولید ترکیبی انرژی الکتریکی و گرما ؛ و مشکلات نهادی ، مالی و روشمند تولید انرژی. سیاست گذاران ، مهندسان ، سیاستمداران ،دانشمندان و رهبران سیاسی این کتاب را بسیار ارزشمند می دانند.

دوره سمپوزیوم بین المللی Cranfield ، جلد 10: احتراق در سیستم های پیشرفته توربین گاز ، جلسات سمپوزیوم بین المللی پیشرانه را که در آوریل 1967 در کالج هوانوردی در Cranfield برگزار شد ، تحت پوشش قرار می دهد. احتراق شیمیایی این انتخاب ابتدا نگاهی به ملاحظات طراحی در اتاق های احتراق پیشرفته توربین گاز ، احتراق در توربین های گازی صنعتی و توسعه احتراق در موتور رولزرویس Spey می اندازد. بحث ها بر روی شرایط مکانیکی ، تشکیل کربن و دود اگزوز ، نیازهای سیستم ، رسوب و خوردگی خاکستر روغن سوخت ، طراحی سیستم احتراق ، نیازهای عملکردی ، انواع منطقه اولیه ، تزریق سوخت و انواع محفظه احتراق تمرکز دارد.سپس متن با استفاده از یک روش شبیه سازی فشار کم ، مطالعات شعله دار جریان زیر صوت را بررسی می کند. تثبیت شعله های انتشار هیدروژن توسط دارندگان شعله در جریان مافوق صوت در دمای راکد پایین. و سیستم های تقویت موتورهای توربوفن. این کتاب نگاهی به بررسی استفاده احتمالی از مواد سرامیکی نسوز برای طراحی محفظه احتراق پیشرفته دارد. خنک سازی لوله های شعله با تزریق بخار ؛ و مشکلات احتراق در توربین گاز عظیم تزریق بخار - سایپرز ، باشگاه دانش این انتخاب یک منبع اطلاعاتی ارزشمند برای محققانی است که به روند احتراق در سیستم های پیشرفته توربین گاز علاقه مند هستند.این کتاب نگاهی به بررسی استفاده احتمالی از مواد سرامیکی نسوز برای طراحی محفظه احتراق پیشرفته دارد. خنک سازی لوله های شعله با تزریق بخار ؛ و مشکلات احتراق در توربین گاز عظیم تزریق بخار - سایپرز ، باشگاه دانش این انتخاب یک منبع اطلاعاتی ارزشمند برای محققانی است که به روند احتراق در سیستم های پیشرفته توربین گاز علاقه مند هستند.این کتاب نگاهی به بررسی استفاده احتمالی از مواد سرامیکی نسوز برای طراحی محفظه احتراق پیشرفته دارد. خنک سازی لوله های شعله با تزریق بخار ؛ و مشکلات احتراق در توربین گاز عظیم تزریق بخار - سایپرز ، باشگاه دانش این انتخاب یک منبع اطلاعاتی ارزشمند برای محققانی است که به روند احتراق در سیستم های پیشرفته توربین گاز علاقه مند هستند.

صدیقه روشنگر بازدید : 117 چهارشنبه 22 ارديبهشت 1400 زمان : 0:22

تولید گرما و برق ترکیبی یک راهنمای مختصر ، به روز و در دسترس برای توزیع گرم و انرژی به صورت ترکیبی به هر مکانی ، از یک خانه واحد گرفته تا یک نیروگاه برق شهری است. نسیم در مورد پیشینه تاریخی CHP و اینکه چرا قرار است استراتژی اصلی کنترل انتشار برای قرن بیست و یکم باشد ، بحث می کند. فن آوری های مختلفی مانند موتورهای پیستونی ، توربین های گازی و پیل های سوختی مورد بحث قرار گرفته اند. عوامل اقتصادی و زیست محیطی نیز در نظر گرفته شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و این منبع بسیار ارزشمندی برای افرادی است که با تحقیق ، طراحی ، اجرای و مدیریت تأمین گرما و نیرو درگیر هستند.

  • یک بررسی جامع از موارد طراحی ، مهندسی و عملیاتی طیف وسیعی از نیروگاه های چرخه ترکیبی پیشرفته را ارائه می دهد
  • نیروگاه اصلی سیکل ترکیبی و طراحی پیشرفته توربین گاز را معرفی می کند و انواع اصلی سیستم های سیکل ترکیبی را مرور می کند
  • در مورد فن آوری ، کارایی و عملکرد آلایندگی سیستم های چرخه ترکیبی گاز طبیعی (NGCC) و سیستم های سیکل ترکیبی گازرسانی یکپارچه (IGCC) و همچنین سیستم های جدید چرخه هوا مرطوب و سیستم های چرخه توربین احتراق اکسی بحث می کند
  • به عنوان یک استراتژی اصلی کنترل انتشار برای قرن 21 دیده می شود
  • جنبه های فن آوری CHP را به سبک واضح و مختصر کاوش می کند و به فن آوری های مختلف کلیدی مانند موتورهای پیستونی ، توربین های بخار و گاز و سلولهای سوختی می پردازد.
  • عوامل اقتصادی

صدیقه روشنگر بازدید : 113 چهارشنبه 22 ارديبهشت 1400 زمان : 0:21

تعداد صفحات : -1

درباره ما
اطلاعات کاربری
نام کاربری :
رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 16
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 38
  • بازدید ماه : 176
  • بازدید سال : 863
  • بازدید کلی : 37889
  • آخرین نظرات
    کدهای اختصاصی